20 دقیقه بعد از ترک سیگار

اثرات ترک از همان دقایق اولیه نمود عینی پیدا میکنند. کمتر از 20 دقیقه بعد از کشیدن آخرین سیگارتان ضربان قلب شما کم کم به سطح اولیه باز میگردد.

2 ساعت بعد از ترک سیگار

بعد از 2 ساعت فشارخون و ضربان قلب شما تا سطح نرمال خود پایین می آید. ممکن است کم کم نبود نیکوتین را احساس کنید.

12 ساعت بعد از ترک سیگار

فقط طی 12  ساعت بعد از ترک سیگار منو اکسید کربن در بدن شما تا حد نرمال پایین می آید و اکسیژن موجود در خونتان تا سطح نرمال بالا میرود.

24 ساعت بعد از ترک سیگار

حمله قلبی در سیگاری ها 70 درصد بیشتر از غیر سیگاری هاست. باور کنید یا نه فقط یک روز کامل بعد از ترک سیگار ریسک حمله قلبی شروع به کم شدن می کند.

48 ساعت بعد از ترک سیگار

در این زمان نیکوتین بدن شما تمام شده است و حس چشایی و بویایی شما به سطح معمول باز میگردد.

2 تا 3 هفته بعد از ترک سیگار

شما متوجه میشوید که میتوانید بدون احساس ضعف و خستگی به فعالیت بدنی و ورزشی بپردازید. این زمانی است که بیشتر افراد نشانه های ترک نیکوتین را پشت سر گذاشته اند.

1 تا 9 ماه بعد از ترک سیگار

تقریبا بعد از یک ماه، ریه های شما شروع به بازسازی خود می کنند. مژک ها نیز خودشان را احیا می کنند و عملکردشان را بهبود می بخشند.

1 سال بعد از ترک سیگار

بعد از یک سال خطر بیماری های قلبی نسبت به زمانی که سیگار می کشیدید تا 50 درصد کاهش میابد.

5 سال بعد از ترک سیگار

5 تا 15 سال بعد از ترک سیگار خطر سکته برای شما مانند کسی است که تا به حال سیگار نکشیده است.

10 سال بعد از ترک سیگار

اگر 10 سال از ترک شما میگذرد ریسک فوت ناشی از سرطان ریه در شما 50 درصد کمتر از سیگاری هاست. خطر ابتلا به سرطان دهان، گلو، مری، مثانه، کلیه، و لوزالمعده نیز در شما کاهش میابد.

مزایای طولانی مدت ترک سیگار

مزایای طولانی مدت ترک سیگار فوق العاده است. بنابر گفته انجمن قلب آمریکا طول عمر غیر سیگاری ها به طور متوسط 14 سال بیشتر از سیگاری ها است.


+ نوشته شده در  چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:25  توسط خودم  | 
اصل 143 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مي گويد:
"ارتش جمهوري اسلامي ايران، پاسداري از استقلال و تماميت ارضي و نظام جمهوري اسلامي كشور را بر عهده دارد."

اصل 144 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز تصريح دارد كه:
"ارتش جمهوري اسلامي ايران، بايد ارتشي مكتبي و مردمي باشد و از افراد شايسته استفاده كند تا به اهداف انقلاب اسلامي مؤمن و در راه تحقق آن فداكاري كنند."

بيست و نه فروردين، مصادف با روز ارتش جمهوري اسلامي ايران و بزرگداشت حماسه آفريني هاي دلاور مردان نيروي زميني ارتش است. همزمان با به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي، ارتش رژيم شاهنشاهي كه پيكره اصلي آن را جوانان برومند خانواده هاي مسلمان و اغلب مستضعف ايراني تشكيل مي داد، به نداي آسماني رهبر انقلاب لبيك گفت و در نتيجه همصدا و همراه با امت در براندازي رژيم ستمشاهي وستيز بي امان با دشمنان داخلي و خارجي انقلاب برخاست و به عنوان نخستين بازوي توانمند نظامي انقلاب در جهت تحقق اهداف جمهوري اسلامي ايران تلاشهاي خستگي ناپذير و مستمري را با فداكاري و ايثار و در ابعاد مختلف آغاز كرد.

 

به همين مناسبت امام امت روز بيست و نه فروردين را به نام روز ارتش نامگذاري كرد. امام خميني (ره) روز پيوستن ارتش به مردم را با عبارت حكيمانه "لحظه شادي بندگان خدا و ياس ستمگران" نقطه عطف درخشان و افتخار آميز قلمداد فرمود.

با نگاهي گذرا به تاريخ خونبار انقلاب اسلامي در مي يابيم كه از لحظه نخست پيروزي انقلاب، ارتش و ارتشيان، عشق و علاقه و ميل باطني خود را به حركت ستم سوز و توفنده انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل ابزار داشتند و در اثبات اين معنا فداكاريها، تلاشها و ايثارگريهاي بسياري به خرج دادند.

 

گسستن از رژيم فاسد و منفور پهلوي و پيوستن به اقيانوس ملت، بيعت با امام امت، درهم شكستن توطئه هاي گوناگون دشمن بويژه مقابله با ضد انقلاب، حضور گسترده، مستمر و چشمگير چندين ساله در عرصه هاي حماسه و شرف، حراست و دفاع از مرزهاي زميني، هوايي، دريايي و كيان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران خود شاهدي صادق بر اين مدعاست.

در ماههاي خون و شهادت رهنمودهاي مدبرانه و حكيمانه رهبر فقيد انقلاب، بر آگاهي دلاور مردان ارتشي در برابر ماهيت ضداسلامي و غير مردمي رژيم فاسد پهلوي افزود. در اين رهگذر فرمايشهاي "حضرت امام" وجدانهاي بيدار و فطرتهاي آلوده نشده ارتشيان را در سطوح مختلف به بيداري مي خواند و زمينه را براي پيوستن آنان به انقلاب اسلامي و ملت بپا خاسته ايران مهيا مي كرد.

اين سخنان گهربار كه از اعماق وجود رهبري هوشمند و مشفق بر مي آمد لاجرم بر دلها مي نشست و محبت خود را در بين ارتشيان خداجوي مي گذاشت و بذ ر آگاهي و بيداري را در دلهاي مستعد و حنيف آنها مي افشاند.

فرار روز افزون نظاميان از پادگانها، استنكاف و خود داري از مقابله با مردم، رژه رفتن پرسنل نيروي هوايي در روز 19 بهمن در محضر امام خميني (ره)، سرپيچي از دستورات فرماندهان طاغوت، شركت در خثني كردن كودتاي 21 بهمن 1357، بيعت با امام امت (ره) و پيوستن كامل به صفوف ملت در 22 بهمن و فرو ريختن دژهاي ستمشاهي و � از نتايج درخشان و ارزنده همان برخورد حكيمانه و خردمندانه حضرت امام (ره) در سال 1357 با ارتش بود.

 

با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و تحول و دگرگوني در بنيادها و معيارهاي ارزشي جامعه، از مسائل مطرح در مجامع مختلف بخصوص نيروهاي مسلح اين بود كه انقلاب اسلامي و رهبر انقلاب چه ديد گاهي نسبت به ارتش دارند و اصولاً در نظام اسلامي تكليف نيروهاي مسلح كنوني چيست؟

در چنين جو تاريك و مبهمي كه در فضاي جامعه و بخصوص اذهان نظاميان به وجود آمده بود و دشمنان كمين كرده انقلاب و به تبعيت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناك انحلال ارتش را سرداده بودند و ارتش در حساسترين شرايط حيات خود قرار گرفته بود، امام امت (ره) به عنوان بزرگترين حامي ارتش پاي در ميدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طي پيامي، با قاطعيت هرچه تمامتر، ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، يكپارچگي و وحدت ارتش، فرمان تاريخي و مهمي را صادر فرمودند:

 بسم الله الرحمن الرحيم

ملت شريف و مبارز ايران و فقهم الهه تعالي؛ با اهدا سلام و سپاس از مجاهدت خستگي ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزي رسانديد و دست خيانتگران داخلي و خارجي را به خواست خداي بزرگ قطع كرديد؛ لازم است به تذكرات زير توجه نماييد:

1ـ روز چهارشنبه 29 فروردين روز ارتش اعلام مي شود. ارتش محترم در اين روز در شهرستانهاي بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيباني خود را از جمهوري اسلامي و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براي فداكاري در راه استقلال و حفظ مرزهاي كشور اعلام نمايند.

2ـ ملت ايران موظفند از ارتش اسلامي استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان بنمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامي است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسند و پشتيباني خود را از آنان اعلام نمايند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامي كه حافظ استقلال و نگهبان آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش برادرانه بايد براي حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدين خاتمه دهيم.

3ـ افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامي مي شود و نظام را از هم مي پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند با ارتش به طور محبت و برادري رفتار نمايند و از ديكتاتوري كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند. ارتش اسلامي بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامي و اطاعت كامل زيردست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زيردست، اداره شود تخلف از اين امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود�

والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته
روح الله الموسوي الخميني
28 فروردين 1358

 پس از صدور اين پيام تاريخ ساز نيز ارتشيان در عمل ثابت كردند كه شايستگي حمايت و  پشتيباني امام  امت (ره) را  داشته و  دارند و در اين رهگذر با خلق  حماسه هاي عظيم و به يادماندني در سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي  و پس از آن اوراق زريني بر دفتر تاريخ سراسر حماسه قيام ملت ايران افزودند كه از جمله مي توان به همبستگي و همراهي با ملت انقلابي در آغاز حركت توفنده انقلاب اسلامي، نقش اساسي وتعيين كننده و حضور درخشان و ارزشمند ارتش در رفع غائله گروهكها و ضد انقلاب در جاي جاي ميهن اسلامي، هشت سال ايثار و جانبازي  و دفاع مقدس در برابر هجوم همه جانبه استكبار جهاني و نيز فعاليت چشمگير در دوران  بازسازي و نوسازي كشور اسلامي، اشاره كرد.
+ نوشته شده در  چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:24  توسط خودم  | 
رویاها و خواب های شبانه از دیرباز مورد توجه بشر بوده و پادشاهان همواره مفسرانی را برای تعبیر خواب هایشان داشته اند، اما حقایق جالبی در مورد رویاها وجود دارد كه دانستن آنها خالی از لطف نیست. برخی افراد فقط خواب های سیاه و سفید می بینند.
در حالیكه ۷۰% مردم خواب های رنگی می بینند، ۳۰% باقیمانده خواب هایشان را در فضایی كاملا سیاه و سفید می بینند. البته رنگی یا سیاه و سفید بودن این خوابها ربطی به نوع خواب افراد ندارد و خواب های معمولی مانند دیر رسیدن به امتحان، دیدن مرگ فردی كه در زندگی واقعی زنده است و سایر خواب هایی از این دست، برای هر دو دسته این افراد است.



_ بسیاری از دانشمندان ابتدا اختراع خود را در رویا دیده اند
اگرچه ما حدود ۹۰% خواب هایمان را فراموش می كنیم، اما بسیاری از دانشمندان بنام و مشهور، كشفیات خود را در رویاهایشان دیده و به محض بیدار شدن، آنها را یادداشت كرده اند. از آن جمله می توان به نیوتن، گراهام بل و حتی بسیاری از شاعران معروف كه الهامات خود را در رویاهایشان دریافت می كردند، اشاره كرد.
 


_ فلج موقت هنگام خواب دیدن
شاید بسیاری از ما ندانیم كه در هنگام خواب دیدن بدنمان به طور موقت دچار فلج می شود. مطالعات نشان داده كه این امر پاسخ طبیعی بدن به حركات ناگهانی در هنگام رویا و خواب های پرهیجان است كه ممكن است باعث افتادن یا آسیب به فرد می شود، بنابراین به طور طبیعی از نظر فیزیكی غیرفعال می شود.



_ خوابها قابل كنترل هستند
همانطور كه می دانیم، خواب مراحل مختلفی دارد تا به عمیق ترین سطح خود برسد. در فاز خاصی كه به آن "رویای شفاف" می گویند، می توان مراحل خواب را كنترل كرده و حتی نتیجه آن را تغییر داد.



_ خوابها با زبان غیر مستقیم صحبت می كنند
اگرچه تحقیقات زیادی در زمینه تعبیر خواب انجام شده و كتابهای زیادی نیز در این زمینه نوشته شده، اما واقعیت این است كه روها به زبان نشانه ها صحبت نمی كند كه قابل تفسیر و تعبیر باشند. رویاها در واقع معانی عمیقی دارند كه تنها ضمیر ناخودآگاه قادر به فهم آن است.
 


_ یادآوری رویاها معمولا سخت است
اغلب زمانی كه از خواب بیدار می شویم، تنها قسمت های كمی از رویای خود را به یاد می آوریم. بنابراین رویاها تقریبا همیشه فراموش می شوند، مگر اینكه در مراحل خاصی از خواب بیدار شویم.



_ رویای انجام كارهایی كه در واقعیت از آنها منع می شویم
واقعیت جالب دیگر درباره رویاها، این است كه ما معمولا خواب كارهایی را می بینیم كه در بیداری از آنجام آنها منع می شویم، به عنوان مثال شخصی كه خوردن شیرینی جات برایش ممنوع است، معمولا خواب خوردن شكلات و شیرینی را می بیند. علاوه بر این، شرایط پزشكی و اختلالات روانی نیز می تواند تاثیر مستقیمی روی رویاها داشته باشد.
 


_ رویاها و خواب های آشفته، می تواند به بیماری های روانی منجر شود
خواب و رویای عمیق در مرحله ای به نام "آر ای ام" نقش مهمی در سلامتی فرد دارد. مطالعه ای كه روی تعدادی دانش آموز انجام شده بود، نشان داد كه گروهی از آنها كه در شروع مرحله "آر ای ام" بیدار می شوند، حساس تر و عصبی تر می شوند و در صورت ادامه این روند، دچار مشكلات روحی و روانی نیز خواهند شد.
 


_ افراد نابینا هم خواب می بینند
نكته جالب درباره خواب افراد نابینا این است كه افرادی كه از نابینایی مادرزادی رنج می برند، رویاهایی می بینند كه در عالم واقع آنها را حس می كنند، اما افرادی كه پس از تولد و بر اثر حادثه نابینا شده اند، خواب های عادی می بینند.



_ حیوانات نیز خواب می بینند
مطالعات نشان می دهد كه حیوانات نیز دقیقا مشابه انسانها، خواب می بینند.



_ كودكان بیشتر از افراد بالغ كابوس می بینند
مطالعات آماری، تعداد كابوس های شبانه كودكان نسبت به بزرگسالان را تائید می كند.
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 14:58  توسط خودم  | 
آمارها نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید. از آنجا که مغز انسان به منظور ساخت پروتئین و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.

در این ایمیل چند نکته در رابطه با مطالعه مفید را پیش روی شما دوستانی که فصل امتحانات را در پیش دارید و یا اینکه در تدارک شرکت در کنکور هستید، قرار می دهیم که امید است مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد. لذا برای درس خواندن مفید لطفا توصیه های کاربردی زیر را بکار گیرید:

- با خیالی آسوده استراحت کنید
اگر زمان بشما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید: باید امروز را هم درس می خواندم و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید.

- وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید
در زمانهایی که خسته، عصبانی، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب می کند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع می کند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست.

- درس ها را در همان روز مرور کنید
زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود.

- مرحله به مرحله پیش بروید
ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.

- محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید
همیشه فراهم کردن محیط مناسب برای درس خواندن را در اولویت اول قرار دهید. به طور مثال اگر به سکوت احتیاج دارید، تمام سعی تان را برای ایجاد یک مکان دور از سر و صدا برای موفقیت در درس خواندن، به کار بگیرید.

- میزان خستگی مغزتان را در نظر داشته باشید
کاملا طبیعی است که گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند. این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید. پس به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید. تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است.

- با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید
عموما اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید، مثلا در دفتر یادداشت خود بنویسید : ۲ تا ۴ بعد از ظهر درس خواندن.

- هدف داشته باشید
یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت. کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید.

- ناامیدی دشمن یادگیری است
افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده، آهسته و پیوسته پیش می روند.
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 14:57  توسط خودم  | 
 
چراغ‌هاي مسجد دسته دسته روشن مي‌شوند. الحمدلله، ده شب مجلس با آبروداري برگزار شد.
آقا سيد مهدي كه از پله‌هاي منبر پايين مي‌آيد، حاج شمس‌الدين ـ باني مجلس ـ هم كم كم از ميان جمعيت راه باز مي‌كند تا برسد بهش.
جمعيت هم همينطور كه سلام مي‌كنند راه باز مي‌كنند تا دم در مسجد.
وقت خداحافظي، حاجي دست مي كند جيب كتش...
آقا سيد، ناقابل، اجرتون با صاحب اصلي محفل...
دست شما درد نكند، بزرگوار!
سيد پاكت را بدون اينكه حساب كتاب كند، مي‌گذار پر قبايش. مدت‌ها بود كه دخل را سپرده بود دست ديگري!
آقا سيد، حاج مرشد شما رو تا دم در منزل همراهي مي‌كنن...
حاج مرشد، پيرمرد 50 ، 60 ساله، لبخندزنان نزديك مي‌شود. التماس دعاي حاج شمس و راهي راه...

*

زن، خيلي جوان نبود. اما هنوز سن ميانسالي‌اش هم نرسيده بود. مضطرب، اين طرف آن طرف را نگاه مي‌كرد.
زير تير چراغ برق خيابان لاله زار، جوراب شلواري توري، رنگ تند لب‌ها، گيس‌هاي پريشان... رنگ ديگري به خود گرفته بود.
دوره و زمونه‌اي نبود كه معترضش بشوند...

*

حاج مرشد!
جانم آقا سيد؟
آنجا را مي‌بيني؟ آن خانم...
حاجي كه انگار تازه حواسش جمع آن طرف خيابان شده بود، زود سرش را انداخت پايين.
استغفرالله ربي و اتوب‌اليه...
سيد انگار فكرش جاي ديگري است...
حاجي، برو صدايش كن بيايد اينجا.
حاج مرشد انگار كه درست نشنيده باشد، تند به سيدمهدي نگاه مي‌كند:
حاج آقا، يعني قباحت نداره؟! من پيرمرد و شماي سيد اولاد پيغمبر! اين وقت شب... يكي ببيند نمي‌گويد اينها با اين فاحشه چه كار دارند؟
سبحان الله...
سيد مكثي مي‌كند.
بزرگواري كنيد و ايشون رو صدا كنيد. به ما نمي‌خورد مشتري باشيم؟!
حاج مرشد، بالاخره با اكراه راضي مي‌شود. اينبار، او مضطرب اين طرف و آن طرف را نگاه مي‌كند و سمت زن مي‌رود.
زن كه انگار تازه حواسش جمع آنها شده، كمي خودش را جمع و جور مي‌كند.
به قيافه‌شان كه نمي‌خورد مشتري باشند! حاج مرشد، كماكان زيرلب استفرالله مي‌گويد.
- خانم! برويد آنجا! پيش آن آقاسيد. باهاتان كاري دارند.
زن، با ترديد، راه مي‌افتد.
حاج مرشد، همانجا مي‌ايستد. مي‌ترسد از مشايعت آن زن!...
زن چيزي نمي‌گويد. سكوت كرده. مشتري اگر مشتري باشد، خودش...
دخترم! اين وقت شب، ايستاده‌ايد كنار خيابان كه چه بشود؟
شايد زن، كمي فهميده باشد! كلماتش قدري هواي درد دل دارد، همچون چشم‌هايش كه قدري هواي باران:
حاج آقا! به خدا مجبورم! احتياج دارم...
سيد؛ ولي مشتري بود!
پاكت را بيرون مي‌آورد و سمت زن مي‌گيرد:
اين، مال صاحب اصلي محفل است! من هم نشمرده‌ام. مال امام حسين(ع) است...
تا وقتي كه تمام نشده، كنار خيابان نه ايست!...
سيد به حاجي ملحق مي‌شود و دور...
انگار باران چشم‌هاي زن، تمامي ندارد...

*

چندسال بعد...نمي‌دانم چندسال... حرم صاحب اصلي محفل!
سيد، دست به سينه از رواق خارج مي‌شود. زير لب همينجور سلام مي‌دهد و دور مي‌شود. به در صحن كه مي‌رسد،
نگاهش به نگاه مرد گره مي‌خورد و زني به شدت محجوب كه كنارش ايستاده.
مرد كه انگار مدت مديدي است سيد را مي‌پاييده، نزديك مي‌آيد و عرض ادبي.
زن بنده مي‌خواهد سلامي عرض كند.
مرد كه دورتر مي‌ايستد، زن نزديك مي‌آيد و كمي نقاب از صورتش بر مي‌گيرد
كه سيد صدايش را بهتر بشنود. صدا، همان صداي خيابان لاله زار است و همان بغض:
آقا سيد! من را نشناختيد؟ يادتان مي‌آيد كه يكبار، براي هميشه دكان مرا تعطيل كرديد؟ همان پاكت... 
آقا سيد! من ديگر... خوب شده‌ام!
اين بار، نوبت باران چشمان سيد است...

سيد مهدي قوام ـ از روحاني هاي اخلاقي دهه 40 تهران ـ يكي تعريف مي‌كرد: روزي كه پيكر سيد مهدي قوام را آوردند قم كه دفن كنند،
به اندازه‌ي دو تا صحن بزرگ حرم حضرت معصومه كلاه شاپويي و لنگ به دست آمده بودند و صحن را پر كرده بودند.
زار زار گريه مي‌كردند و سرشان را مي‌كوبيدند به تابوت...
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 9:1  توسط خودم  | 
از پلنگ هاي زندگي نترسيد!
روزي پلنگي وحشي به دهكده حمله كرده بود. شيوانا همراه با تعدادي ازجوانان براي شكار پلنگ به جنگل اطراف دهكده رفتند. اما پلنگ خودش را نشان نمي داد و دائم از تله شكارچيان مي گريخت. سرانجام هوا تاريك شد و يكي از جوانان دهكده با اظهار اينكه پلنگ داراي قدرت جادويي است و مقصود آنها را حدس مي زند خودش را ترساند و ترس شديدي را بر تيم حاكم كرد.

شيوانا با خوشحالي گفت كه زمان شكار پلنگ فرا رسيده است و امشب. حتما پلنگ خودش را نشان مي دهد. از قضا پلنگ همان شب خودش را به گروه شكارچيان نشان داد و با زخمي كردن جواني كه به شدت مي ترسيد، سرانجام با تيرهاي بقيه از پا افتاد. يكي از جوانان از شيوانا پرسيد: چه چيزي باعث شد شما رخ نمايي پلنگ را پيش بيني كنيد؟ در حاليكه شب هاي قبل چنين چيزي نمي فتيد!؟

شيوانا گفت: ترس جوان و باور او كه پلنگ داراي قدرت جادويي است باعث شد پلنگ احساس قدرت كند و خود را شكست ناپذير حس كند. اين ترس ها و باورهاي ترس آور و فلج كننده ما هستند كه باعث قدرت گرفتن زورگويان و قدرت طلبان مي شوند. پلنگ اگر مي دانست كه در تيم شكارچيان كساني حضور دارند كه از او نمي ترسند هرگز خودش را نشان نمي داد!
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 9:0  توسط خودم  | 
«رمز كارت‌هاي بانكيتان را تغيير دهيد
«رمز كارت‌هاي بانكيتان را تغيير دهيد»؛ مختصر و مفيد! اين خلاصه اطلاعيه امروز بانك مركزي خطاب به كاربران بي‌شمار عابر بانكهاي رنگارنگ كشور است كه هدف از آن «صرفاً به منظور ارتقاي سطح ايمني» ذكر شده است؛ با اين توضيح كه برخي شايعات در فضاي مجازي بروز كرده و مايه اين اطلاعيه را بدست داده اما اين سطور هرگونه تكذيبي بر اين امر را مشمول نمي‌شود! 

به گزارش «تابناك»، روابط عمومي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران طي اطلاعيه‌اي كه روي سايت اين بانك منتشر شده، اعلام كرد: «به اطلاع مي‌رساند در پي بروز برخي شايعات در فضاي مجازي و به منظور ارتقاي سطح ايمني، ايجاد محدوديت در دسترسي غيرمجاز در شبكه كارتي كشور و حفاظت مشتريان در مقابل مخاطرات احتمالي ناشي از آن، به بانكهاي كشور ابلاغ شده ضمن اعلام مراتب به دارندگان كارتهايي كه طي چند ماه گذشته رمزخود را تغيير نداده‌اند، با مراجعه به خودپرداز‌ها يا شعب بانك مربوطه نسبت به تغيير رمز كارت اقدام نمايند. 

ضمن پوزش از برخي مشتريان بانك‌ها كه ناچار به تغيير اجباري رمز خود هستند، لازم به ذكر مي‌داند اتخاذ اين تمهيدات صرفاً به منظور ارتقاي سطح ايمني كارت‌ها صورت پذيرفته و درادامه توصيه‌هاي قبلي اين بانك و بانك‌هاي كشور مبني بر رعايت نكات ايمني در خصوص نگهداري و كاربري كارت‌ها به مشتريان اكيداً توصيه مي‌شود: حداقل هر سه ماه يك بار نسبت به تغيير رمز اول و دوم (اينترنتي) كارت خود اقدام نموده و از قراردادن رمزهاي كارت در اختيار اشخاص ديگر تحت هر عنوان جداً اجتناب فرمايند
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:59  توسط خودم  | 
 
در سالن غذاخوري دانشگاهي در اروپا . يك دانشجوي دختر با موهاي قرمز كه از چهره‌اش پيداست اروپايي است، سيني غذايش را تحويل مي‌گيرد و سر ميز مي‌نشيند. سپس يادش مي‌افتد كه كارد و چنگال برنداشته، و بلند مي‌شود تا آنها را بياورد. وقتي برمي‌گردد، با شگفتي مشاهده مي‌كند كه يك مرد سياه‌پوست، احتمالا اهل ناف آفريقا (با توجه ...به قيافه‌اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذاي اوست!

بلافاصله پس از ديدن اين صحنه، زن جوان سرگشتگي و عصبانيت را در وجود خودش احساس مي‌كند. اما به‌سرعت افكارش را تغيير مي‌دهد و فرض را بر اين مي‌گيرد كه مرد آفريقايي با آداب اروپا در زمينه اموال شخصي و حريم خصوصي آشنا نيست. او حتي اين را
هم در نظر مي‌گيرد كه شايد مرد جوان پول كافي براي خريد وعده غذايي‌اش را ندارد. در هر حال، تصميم مي‌گيرد جلوي مرد جوان بنشيند و با حالتي دوستانه به او لبخند بزند. جوان آفريقايي نيز با لبخندي شادمانه به او پاسخ مي‌دهد.

دختر اروپايي سعي مي‌كند كاري كند؛ اين‌كه غذايش را با نهايت لذت و ادب با مرد سياه سهيم شود. به اين ترتيب، مرد سالاد را
مي‌خورد، زن سوپ را، هر كدام بخشي از تاس كباب را برمي‌دارند، و يكي از آنها ماست را مي‌خورد و ديگري پاي ميوه را. همه اين كارها همراه با لبخندهاي دوستانه است؛ مرد با كمرويي و زن راحت، دلگرم‌كننده و با مهرباني لبخند مي‌زنند.

آنها ناهارشان را تمام مي‌كنند. زن اروپايي بلند مي‌شود تا قهوه بياورد. و اينجاست كه پشت سر مرد سياه‌پوست، كاپشن خودش را آويزان روي صندلي پشتي مي‌بيند، و ظرف غذايش را كه دست‌نخورده روي آن يكي ميز مانده است.

توضيح:

چقدر خوب است كه همه ما خودمان را از پيش‌داوري‌ها رها كنيم ، وگرنه احتمال دارد مثل احمق‌ها رفتار كنيم؛ مثل دختر بيچاره اروپايي كه فكر مي‌كرد در بالاترين نقطه تمدن است، در حالي كه آفريقايي دانش‌آموخته به او اجازه داد از غذايش بخورد
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:59  توسط خودم  | 
5 راهكار براي خشك‌كردن گوشي‌ خيس!
خبر: مناسب ترين راهكارها براي خشك كردن گوشي هاي خيس را در ادامه مي خوانيد:

1- آن را به سرعت از آب خرج كنيد! ممكن است كاملا امري كاملا بديهي باشد، اما هر چقدر سريع‌تر بتوانيد گوشي خود را از منبع رطوبت دور كنيد احتمال خراب شدن آن كمتر مي‌شود.

2- وقتي گوشي شما از خطر دور شد، اولين كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه سيم‌كارت و هر تجهيزات ديگري كه قابل برداشتن است، از گوشي جدا كنيد. اگر باتري گوشي شما جدا مي‌شود، آن را هم درآوريد. با اين كار از شوك الكتريكي جلوگيري مي‌كنيد.

3- گوشي و همه قطعات آن را با پارچه يا حوله تميز خشك كنيد. تا جايي كه ممكن است از دستمال كاغذي استفاده نكنيد، زيرا ممكن است در شكاف‌هاي گوشي گير كند و جلوي كار كردن آن را بگيرد. از سشوار استفاده نكنيد، چون ممكن است آب را بيشتر به داخل گوشي فرو ببرد.

4- گوشي را يك شبانه روز در جايي گرم و خشك قرار دهيد (مثلا نزديك رادياتور يا بخاري) يا آن را در يك كيسه برنج بگذاريد يا دور آن حوله‌اي بپيچيد تا رطوبت اضافي آن جذب شود.

5- وقتي همه اين كارها را انجام داديد و گوشي شما خشك شد، اجزاي گوشي را داخل آن قرار داده و امتحان كنيد. اگر روشن شد، مي‌توانيد با آن كار كنيد! يادتان باشد اگر گوشي شما دوباره كار كرد، اطمينان حاصل كنيد كه از تمام اطلاعاتي كه نياز داريد و مي‌خواهيد نگه داريد نسخه پشتيبان يا بك‌آپ تهيه كنيد.
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:58  توسط خودم  | 
 
رييس پليس فتاي خراسان‌رضوي درباره نوع جديدي از كلاهبرداري اينترنتي كه در آن افراد با معرفي خود به نماينده شركت‌هاي معتبر اقدام به خالي‌كردن عابر بانك صاحبان صنوف مي‌كنند، به شهروندان هشدار داد.

به گزارش ايسنا، سرهنگ عرفاني دراين‌باره گفت: با توجه به بررسي‌هاي صورت گرفته از پرونده‌هاي اخير توسط كارشناسان، مشاهده شده است كه كلاهبرداران با مراكر ارائه خدمات عمومي مانند فروشگاه‌ها، هتل‌ها، رستوران‌ها و ... تماس برقرار كرده و با معرفي خود به عنوان نماينده شركت‌ها و ارگان‌هاي دولتي و خصوصي معتبر مانند استانداري، شركت‌هاي خودروسازي و ... از صاحبان اين صنوف سوء استفاده مالي كرده‌اند.

وي ادامه داد: اين افراد با سوءاستفاده از اعتبار اين سازمان‌ها خواستار ارائه خدمات يا خريد اجناس مي‌شوند و شماره حساب عابربانك فروشنده را براي واريز هزينه مي‌گيرند و پس از گذشت زمان اندكي، در تماس مجدد عنوان مي‌كنند كه پول را به حساب واريز كرده‌اند و فرد را به پاي دستگاه عابربانك مي‌كشانند تا موجودي حساب خود را چك و برايشان ارسال كند.

به گفته رييس پليس فتاي استان خراسان‌رضوي، پس از اينكه فروشنده به پاي دستگاه عابربانك رفته و اعلام مي‌كند كه پولي به حسابش واريز نشده، كلاهبرداران با اطلاع از اينكه فروشنده به زبان لاتين تسلط ندارد به بهانه ارزي بودن حساب كلاهبردار از وي مي‌خواهند كه زبان دستگاه را تغيير دهد و در ادامه فروشنده باعث انتقال وجه از حسابش به حساب كلاهبردار مي‌شود.

عرفاني به شهروندان توصيه كرد كه فريب كلاهبرداراني كه از اعتبار ارگان‌هاي دولتي و خصوصي و عدم‌آشنايي افراد نسبت به منوي انگليسي عابر بانك‌ها سوء استفاده مي‌كنند را نخورند چرا كه از اين طريق وجه از حساب افراد خارج و به حساب كلاهبردار منتقل مي‌شود.
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:56  توسط خودم  | 
 
انتشار يك شايعه در يك شهر، موجب فروش تمام حناهاي موجود در اين شهرستان شد.

به گزارش جهان به نقل از خراسان، طبق اين شايعه گفته مي شود، كودكي به تازگي متولد شده است كه حرف مي زند و ظاهر يك مرد ۷۰ ساله را دارد. اين كودك گفته است كودكان زير ۵ سالي كه دستشان حنا نشود به مرور خواهند مرد. بنا بر شنيده ها، افرادي كه به اين شايعه ها دامن مي زنند، شهرهاي مختلفي را به عنوان محل سكونت طفل اعلام مي كنند.اين موضوع كذب و خرافي ما را بر آن داشت تا در اين باره با يكي از كارشناسان ديني فعال در زمينه عرفان هاي نوظهور و خرافات تماس بگيرد كه او ضمن رد اين موضوع چنين توضيح داد: «۲ راه براي دريافت حقيقت و وصول به واقعيت وجود دارد. نخست راه عقل كه با برهان فلسفي يا علمي قابل دستيابي است؛ بنابراين اگر برهاني بر ادعايي وجود نداشته باشد قابل قبول نخواهد بود. دومين راه هم نقل است كه مقصود آن شنيدن سخني از يك منبع وحياني يا متصل به وحي است، البته توجه به اين نكته ضروري است كه اين راه خود مبرهن به محكم ترين برهان هاي عقلاني است.»

او در ادامه توصيه به اين امر را خلاف موازين عقلي و نقلي عنوان مي كند: «اين گونه امور عقلاني نيست و هرگز نبايد به آن توجه كرد بلكه توصيه به آن خلاف ضوابط و موازين عقل و نقل است. چرا كه هيچ توصيه اي به جز توصيه هاي عقلاني و وحياني قابل قبول نيست.»

حكم شرعي شايعه

همچنين حجت الاسلام شكوري، كارشناس مسائل ديني طي مقاله اي به موضوع شايعه پرداخته و آورده است: «اگر شايعه مشتمل بر هتك حرمت اشخاص، دروغ پردازي، غيبت از ديگران، تهمت و افترا، ايجاد اختلال در نظم جامعه، ايجاد ترديد در مسلمانان نسبت به دين و ديگر گناهان و ضدارزش ها باشد، حرام است و اين حكم از آيات و روايات متعدد استفاده مي شود.»

حكم شايعه در قرآن

خداوند در سوره نور، آيه ۱۹ مي فرمايد: «كساني كه دوست دارند زشتي ها در ميان مردم باايمان، شيوع يابد عذاب دردناكي براي آنان در دنيا و آخرت است.»

در ارتباط با شان نزول اين آيه، مطالب مختلفي در تفاسير وجود دارد كه از آن جمله است داستان پرماجراي افك (تهمت عظيم). با در نظر داشتن اين كه در ارتباط با محتواي اين شان نزول ها، گفت وگوهاي زيادي وجود دارد، لازم به يادآوري است آن چه براي ما مهم است اين شان نزول ها نيست، مهم آن است بدانيم از مجموع آيات استفاده مي شود.

شايعه از ديدگاه روايات

در روايات متعدد شايعه مورد نكوهش قرار گرفته است: امام رضا(ع) مي فرمايند: «آن كسي كه گناه را پخش كند مطرود است و آن كه پنهانش بدارد مشمول آمرزش الهي است.»رسول خدا(ص) فرمود: «كسي كه كار زشتي را نشر دهد همانند كسي است كه آن را در آغاز انجام داده است و هر كه مومني را سرزنش كند، نميرد تا آن را مرتكب شود.»او در پايان اين مقاله، تاكيد مي كند: «در برابر جلوگيري از شايعات آحاد جامعه مسووليت دارند و همه بايد دست به دست هم بدهند تا از اين بلاي اجتماعي خانمان سوز جلوگيري بكنند و روش هاي متعددي در اين زمينه وجود دارد از قبيل:

۱ - اطلاع رساني شفاف: آگاه سازي مردم نسبت به رويدادهاي گوناگوني كه از نظر آنان بسيار مهم است و به گونه اي با زندگي روزمره و آينده شغلي و حرفه اي و حيات اجتماعي آن ها مربوط مي شود نقش به سزايي در پيش گيري شايعه دارد.

۲ - مبارزه علمي: مسلح شدن انسان به سلاح علم و دانش و آگاهي و تفكر نسبت به پيامدهاي شوم شايعه براي خود و جامعه و خسارت هاي معنوي و مادي مانند ركود فكري و اخلاقي، ناامني، مرزشكني، پوچ گرايي و محروم ساختن انسان هاي لايق از خدمت  نقش موثري در جلوگيري از شايعات دارد.

۳ - تقويت ايمان و اعتقاد به نظارت خداوند و فرشتگان بر اعمال و گفتار انسان

۴ - اطمينان در كسب خبر
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:55  توسط خودم  | 
 
اين روزها كسي

به خودش زحمت نمي دهد

يك نفر را كشف كند!

زيبايي هايش را بيرون بكشد ...

تلخي هايش را صبر كند

آدم هاي امروز

دوستي هاي كنسروي مي خواهند :

يك كنسرو

كه فقط درش را باز كنند

بعد يك نفر

شيرين و مهربان

از تويش بپرد بيرون

و هي لبخند بزند

و بگويد

حق با توست
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:54  توسط خودم  | 
خوشبختی موضوعی نسبی است. بعضی از ما اگر در غار زندگی کنیم راضی هستیم و برخی دیگر اگر در قصر باشیم باز هم ناراحت هستیم.
دکتر فرناز عطائی متخصص روانپزشکی گفت: در تمام اعصار، اندیشمندان درباره معنای خوشبختی بررسی کرده اند. راستی خوشبختی چیست؟
وی با طرح سوالات زیر میزان رضایت شما را از زندگی ارزیابی می کند.

اگر می خواهید بدانید که نسبت به دیگران چقدر خوشبخت هستید، پرسشنامه زیر را تکمیل کنید.
1 ـ وقتی مسابقه ای را می بازم از آن لذت نمی برم.
Rدرست    Qغلط

2 ـ وقتی کسی درباره من لطیفه ای می گوید از آن لذت می برم.
Rدرست    Qغلط

3 ـ وقتی کسی از دوستانم در حضور من جایزه ای را می برد خوشحال می شوم.
Rدرست    Qغلط

4 ـ اگر کسی در صف از من جلو بزند اعتراض می کنم.
Rدرست    Qغلط

5 ـ خیلی زود از سرگرمیها و تفریحات حوصله ام سر می رود
Rدرست    Qغلط
 
6 ـ اغلب روزها خیال پردازی می کنم.
Rدرست    Qغلط

 
7 ـ آرزوهای زیادی دارم.
Rدرست    Qغلط
 
8 ـ بیش از اندازه چاق هستم.
Rدرست    Qغلط

9 ـ از خواندن رمان لذت می برم.
Rدرست    Qغلط


10 ـ از خوابیدن متنفرم
Rدرست    Qغلط

11 ـ فکر می کنم جذاب هستم.
Rدرست    Qغلط

 
12 ـ انتقادات را به خوبی پذیرا می شوم.
Rدرست    Qغلط

محاسبه امتیازات:
با توجه به جوابهای زیر ، در ازای هر جواب مشابه به خود یک امتیاز بدهید.
1.غلط  2.درست  3.درست  4.غلط  5. غلط  6. غلط  7. غلط  8. غلط  9. درست  10. غلط  11. درست  12. درست

امتیاز 12 – 9 : نسبت به دیگران شما انسان خوشبختی هستید. میان انتظاری که از زندگی دارید و آنچه از آن می گیرید تعادلی برقرار کرده اید. اشخاص با امتیاز بالا ، مانند شما ، از تعادل اجتماعی خوبی بهره مندند. شما از آن جهت مورد توجه دیگران قرار دارید که از سیاست "زندگی کن و بگذار زندگی کنند" پیروی می کنید.

امتیاز 8 – 5 : شما فراز و نشیبهای خودتان را دارید. اما در اغلب مواقع به شکل متعادل و متوسطی خوشبخت هستید. اشتیاق سوزانی برای تغییر دادن زندگی تان ندارید. شما اگر با اشخاص خوشبخت تر از خود معاشرت کنید در وضعیت بهتری قرار می گیرید.

امتیاز 4 – 0: می توانید به مراتب خوشبخت تر از این باشید. جوابهای خود را مرور کنید. سعی کنید ببینید چه می توانید بکنید تا از این که هستید بهتر شوید.

توضیحات:
این پرسشنامه براساس اهتمام دکتر تئو لنتز ، مدیر سابق انجمن پژوهشهای شخصیتی در سن لوییز میسوری تهیه شده است. دکتر لنتز بزرگ ترین پژوهش درباره خوشبختی را انجام داده. اشخاصی که مورد بررسی قرار گرفتند زنان و مردانی بودند که طیف سنی 16 تا 50 سال را تشکیل می دادند. حداقل تحصیلات این اشخاص دوازده سال بود. دکتر لنتز براساس ارقام و اطلاعاتی که به دست آورد به "معیار خوشبختی" دست یافت. مباحث دوازده گانه زیر را به دقت بخوانید تا در این مورد اطلاعات بهتری به دست آورید.

1 ـ غلط. انسان خوشبخت حتی اگر چیزی را از دست بدهد ، باز هم خودش را دوست دارد. او می داند که خصوصیات مطلوب و تحسین برانگیز دیگری دارد و با اتکا به آنها برای خود تصویر ذهنی مثبتی درست می کند.

2 ـ درست. اشخاص خوشبخت به راحتی بیشتری می توانند به خودشان بخندند ، زیرا از تصویر ذهنی مطلوبی برخوردارند. آنها خودشان را بیش از اندازه جدی نمی گیرند.

3 ـ درست. انسان شاد و خوشبخت با دیگران برخوردی همدلانه دارد. او به قدر کافی احساس خوب دارد و از این حیث به کسی غبطه نمی خورد.

4 ـ غلط. انسان خوشبخت می تواند تا حدودی رفتارهای ناخوشایند دیگران را تحمل کند.

5 ـ غلط. نسبت به کسی که خشنود و خوشحال نیست ، انسان خوشبخت از انعطاف لازم برخوردار است. او به راحتی مایوس نمی شود. می تواند زمانهای ناراحتی را تحمل کند و به هدفهای خود برسد.

6 ـ غلط. انسان خوشبخت برای جبران ذهنیتی بد در خیال فرو نمی رود.

7 ـ غلط. افراد خوشبخت آرزوهای زیادی ندارند و با آنچه دارند راضی هستند.

8 ـ غلط. اگر خوشبخت باشید ، در چیزی افراط نمی کنید. افراد پرخور اغلب احساس خوشبختی نمی کنند.

9 ـ درست. افراد خوشبخت آن قدر انعطاف پذیر هستند که از واقعیت فاصله بگیرند و از تصورات دیگران لذت ببرند.

10.غلط. دلیلش روشن نیست ، اما اشخاص خوشبخت به راحتی بیشتری می خوابند. شاید برای آنان که احساس خوشبختی نمی کنند پایان دادن به روز از آن رو سخت است که لحظات لذت بخش کافی را تجربه نکرده اند. از این رو دیرتر می خوابند تا شاید لحظه خوشایندی را تجربه کنند.

11. درست. افراد خوشبخت پذیرای خود هستند و در مقام لعن و نفرین خود حرف نمی زنند. افراد غیرخوشبخت اغلب تصویر جسمانی بدی دارند و درباره خود اندیشه منفی دارند.

12. درست. افراد خوشخبت وقتی اشکالاتشان برملا می شود چیزی از خود کم نمی کنند. آنها می توانند بدون اینکه حالت تدافعی بگیرند ، انتقادات را قبول کنند.

منبع: سلامت نیوز
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:50  توسط خودم  | 
عطسه یك امر طبیعی است كه می‌تواند در زمان‌های مختلف و بصورت‌های متفاوت رخ دهد.
در این مطلب به دلایل اینكه چرا در زمان‌های عجیب عطسه‌مان می‌گیرد اشاره می‌كنیم.


1. عطسه كردن از اعصابتان شروع می‌شود. این را نیل كائو متخصص آلرژی و آسم در مركز آسم و آلرژی گرین ویل می‌گوید. او اینطور توضیح می‌دهد كه سیستم عصبی همه افراد به یك طریق یكسان سیم‌كشی شده است اما پیام‌هایی كه در طول این عصب‌ها حركت می‌كنند، راه‌های متفاوتی برای رفت‌و‌آمد به مغز انتخاب می‌كنند و همین مسئله باعث می‌شود عادت عطسه كردن در افراد مختلف متفاوت باشد. او می‌گوید، "این انتقال عصب‌هاست كه به مغزتان می‌گوید كه چیزی در بینی شما هست كه باید بیرون بیاید!"


2. عطسه كردن از بدنتان محافظت می‌كند. دكتر كائو می‌گوید، "عطسه كردن بخش مهمی از فرایند ایمنی بدن است كه كمك می‌كند سالم بمانید. عطسه با پاك كردن بینی از باكتری‌ها و ویروس‌ها از بدنتان محافظت می‌كند. وقتی چیزی وارد بینی شما می‌شود یا با محركی روبه‌رو می‌شوید كه مركز عطسه كه در پایین ساقه مغز قرار گرفته‌است در مغزتان را تحریك می‌كند، پیام‌هایی سریعاً برای بستن گلو، چشم‌ها و دهانتان فرستاده می‌شود. سپس، عضلات سینه‌تان شدیداً منقبض می‌شوند و بعد عضلات گلویتان به سرعت باز و آزاد می‌‌شوند. درنتیجه این، هوا ـ به همراه بزاق و ماده مخاطی ـ با شدت از دهان و بینی‌تان بیرون می‌آید. و همین می‌شود كه عطسه می‌كنید.


3. عطسه سریع اتفاق می‌افتد. عطسه‌ها با سرعت 100 مایل در ساعت حركت می‌كنند. یك عطسه می‌تواند 100،000 میكروب را وارد هوا كند.

4. برداشتن ابرو ممكن است موجب عطسه شود. برداشتن ابرو روی عصبی در صورتتان كه مسیر بینی را تامین می‌كند اثر می‌گذارد. و درنتیجه عطسه می‌كنید.
5. هیچوقت در خواب عطسه نمی‌كنید. وقتی می‌خوابید، اعصاب عطسه هم می‌خوابند و این یعنی وقتی خوابید معمولاً عطسه نمی‌كنید.


6. ورزش ممكن است عطسه‌تان بیندازد. دكتر كائو اعتقاد دارد كه ورزش موجب عطسه كردن می‌شود. او می‌گوید، وقتی بیش از حد به جسمتان فشار می‌آورید، تنفستان زیاد می‌شود و درنتیجه، بینی و دهانتان خشك می‌شود. به این ترتیب، بینی شما با شروع به ترشح كه موجب عطسه می‌شود به این مسئله واكنش می‌دهد.


7. طولانی‌ترین عطسه: 978 روز كه توسط دونا گرفیت از انگلستان به ثبت رسیده است.


8. نورآفتاب موجب عطسه كردن می‌شود. نورآفتاب باعث می‌شود كه یكی از هر سه نفر به عطسه بیفتند. البته حساسیت به نورآفتاب مسئله‌ای ارثی است-این هم یك چیز دیگر كه می‌توانید گردن پدر ‌و ‌مادرتان بیندازید!


9. پرعطسه‌ترین حیوان: ایگوانا. طبق تحقیقات ایگوانا بیشتر از سایر حیوانات عطسه می‌كند. عطسه كردن معمولاً برای بیرون كردن برخی نمك‌های خاص كه از محصولات فرعی فرایندهای گوارشی آنهاست اتفاق می‌افتد.


10. چطور عطسه را متوقف كنید؟ بااینكه هنوز ثابت نشده است اما نفس كشیدن از راه دهان و گرفتن بینی در آن زمان می‌تواند چاره‌ساز باشد.


خرافات مربوط به عطسه
گذشته از این واقعیت‌های عجیب درمورد عطسه، خرافات زیادی هم درمورد عطسه وجود دارد.
بعنوان مثال، درست نیست كه وقتی عطسه می‌كنید قلبتان می‌ایستد. وقتی سینه‌تان به خاطر عطسه منقبض می‌شود، جریان خونتان هم موقتاً منقبض می‌شود. درنتیجه، ریتم قلبتان تغییر می‌كند اما توقف نمی‌كند.
و وقتی عطسه می‌كنید كره چشمتان بیرون نخواهد پرید. بعضی افراد موقع عطسه كردن به طور طبیعی چشم‌هایشان را می‌بندند اما اگر بتوانند آنرا باز نگه دارند، چشم‌هایشان بیرون نخواهد پرید! دكتر كائو می‌گوید، "بااینكه فشارخون پشت چشم موقع عطسه كردن كمی بالا می‌رود اما آنقدر زیاد نیست كه چشم‌هایتان را از حدقه بیرون كند."
خیلی‌ها هم عقیده دارند وقتی عطسه می‌كنید باید كاری كه مشغول انجام آن هستید را متوقف نموده و صبر نمایید برخی نیز اعتقاد دارند دوستی به ملاقاتتان می‌آید و اگر گربه‌تان عطسه كند باران خواهد آمد.
درمورد گفتن واژه عافیت باشید بعد از عطسه به همدیگر، دكتر وود توضیح می‌دهد كه واژه عطسه به یونانی "pneuma" به معنای روح می‌باشد.
او می‌گوید، "دعای خیر عافیت باشید بعد از عطسه از عقاید قدیمی است. در گذشته عطسه را تجربه‌ای نزدیك به مرگ می‌پنداشتند و تصور می‌كردند كه دعای خیر روح فرد را از بیرون شدن از بدنش نجات می‌دهد و از وارد شدن شیطان به بدنش جلوگیری می‌كند".
+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 8:47  توسط خودم  | 
محققان مي گويند براي آنکه از شر پيري زودرس نجات يابيم، کافي است برخي از عادات مان را اصلاح کنيم. در اينجا به 4 عادتي که مي تواند پيري زودرس بياورد اشاره مي کنيم. برخي عاداتي که داريم مي توانند سبب پيري زودتر ظاهر ما شوند. براي پيري 2 دليل عمده وجود دارد. تحقيقات روي دوقلوها نشان داده پيري يا ارثي است يا به دليل فاکتورهاي محيطي است. به عبارت ساده تر کساني که پيرتر از سن خود به نظر مي رسند، استرس و انتخاب هاي اشتباهي داشته اند که رد پيري را بر چهره آنها بر جاي گذاشته است.
1) رژيم هاي يويو
کم و زياد کردن مکرر وزن مي تواند سبب پيري زودرس شده و آثار خود را بر چهره نمايان سازد. طبق مقاله اي که در مجله Daily mail چاپ انگليس منتشر شد رژيم يويو با تخريب بافت نگه دارنده پوست صورت مي تواند فرم آن را تغيير داده و سبب پيري سريع تر آن شود. توصيه ما به شما اين است که وزن خود را بعد از کاهش دادن و به حد تناسب رساندن تمرينات بدني از کم و زياد شدن مداوم آن پيشگيري کنيد.
2) سبک زندگي نامناسب
بررسي ديگري روي دوقلوها همسان نشان داده است حتي نوع عادات زندگي روزانه مي تواند بر ظاهر افراد تأثير بگذارد. افرادي که براي مدت طولاني عادت به کشيدن سيگار دارند زياد زير نور آفتاب کار مي کنند، قرص هاي ضدافسردگي مصرف مي کنند يا اهل نوشيدن مشروبات الکلي هستند پيرتر از ساير به نظر مي رسد.
3) استرس
به گفته محققان، طلاق، مرگ يکي از عزيزان، انجام حرفه اي که به آن علاقه نداريم و غم و غصه مي تواند ظاهر انسان را پير کند. استرس نه تنها سبب بروز چين و چروک روي پوست مي شود بلکه عامل بروز آکنه، شکستگي ناخن، ريزش مو و... است. بررسي ها نشان داده انسان هايي که در زندگي با استرس بالا روبه رو هستند معمولاً به پوست خود توجهي ندارند و همين موضوع وضعيت را بدتر مي کند. تحقيقاتي که روي 58 زن 20 تا 50 ساله انجام شده نشان داده زناني که استرس بالاتري دارند مثلاً يکي از فرزندان آنها به بيماري سختي دچار است معمولاً 10 سال پيرتر از آنچه هستند به نظر مي رسند. توصيه ما به شما اين است که تا حد ممکن از محيط هاي استرس زا دور باشيد. شغلي را انتخاب کنيد که دوست داريد و به رويدادهاي زندگي نگاه مثبتي بيندازيد. به جاي غصه خوردن مي توانيد خوب فکر کنيد تا راه حل مناسبي براي مشکلات بيابيد.
4) مصرف بالاي قندها
قندي که مصرف مي کنيم در بدن ما به گلوکز تبديل مي شود. اين گلوکز وقتي درون خون وارد مي شود به پروتئين بافت هاي پوستي متصل شده و مولکول جديدي را ايجاد مي کند که اثر منفي بر کلاژن و حالت کششي پوست داشته و مي تواند سبب شلي و افتادگي پوست شود. توصيه ما به شما اين است که از مصرف مواد غذايي قندي به ويژه مواد غذايي تغيير شکل يافته که حاوي قندهاي پنهان هستند پرهيز کنيد.
منبع: نشريه راه کمال، شماره 38

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:31  توسط خودم  | 
گونگي برخورد با احساس هاي بد و توليد احساس هاي خوب
  زندگي تنها سفري است که همه ما در اين دنيا پيش رو داريم و مي توانيم علي رغم کمبودهاي خود و نواقص دنيايي که در آن به سر مي بريم، کاري کنيم که سفر خوبي باشد. به زعم دکتر اريک برن، کتاب وضعيت آخر يک راهنماي عمومي براي تحليل رفتار متقابل يا تحليل تبادلي است و اين سيستمي بود که خود او ابداع کرد تحليل رفتار متقابل از ديدگاه روان شناختي، بهترين سيستمي است که تا امروز به منظور درک و توصيف رفتار انساني تدوين شده است. تحليل رفتار متقابل براي کساني که مي خواهند درک عملي از رفتار خود به دست آورند، مفيد است و نشان مي دهد که چگونه همه مي توانند اگر بخواهند، تغيير کنند اهداف اين مقاله، چگونگي برخورد با احساس هاي بد و توليد احساس هاي خوب و اصلاح قانون اساسي زندگي ماست ( من خوب هستم، شما خوب هستيد) هر چه نسبت به اين روش جديد نگاه کردن به خود و ديگران آگاهي بيشتري داشته باشيم، با آمادگي بيشتري مي توانيم ماهيت رفتارهاي متقابل روزانه خود (سلام و احوال پرسي ها، نگرش ها، و واکنش در مقابل فشارها و چگونگي مقابله با احساس هاي خود) را تغيير دهيم. ستاره راهنماي ما، همانا ايمان به امکان وجود رابطه اي است بهتر از مقابله خصمانه و سلطه گرانه موجود ميان انسان هاي دنياي که امروز ما را به نابودي تهديد مي کند. نمادهاي تحليل رفتار متقابل سه دايره است که هر کدام نمودار يک قسمت از شخصيت يک انسان مي باشد: شخصيت، والد، بالغ، کودک.
يک رفتار متقابل يا تبادل واحد اصلي رفتار است. تحليل رفتار متقابل فهميدن اين واقعيت است که کدام يک از سه قسمت شخصيت من اين تبادل رفتار را شروع مي کند و کدام يک از سه قسمت شخصيت تو پاسخ مي دهد. تحليل رفتار متقابل بر اين اساس است که همه ما سه شخصيت در يک قالب هستيم ک «والد»، «بالغ»، «کودک». ابزارهاي اصلي کلامي «تحليل رفتار متقابل» را تشکيل مي دهد. هدف ما استفاده از ابزار «تحليل رفتار متقابل» براي مقابله با احساس هاي بد و ايجاد احساس خوب است. احساس هاي خوب انرژي لازم را براي تجديد قوا در سفر زندگي فراهم مي سازد. بسياري از افراد در احساس هاي بد، محصور هستند و هر روز بيش از پيش انرژي خود را از دست مي دهند. ناکامي و وابستگي و سردرگمي در واقع مي تواند ما را کم کم از پا درآورد و برنامه هاي ما را خراب کند و ارتباط ها و پيوند هايي را طالب آن هستيم، درهم بشکند و نهايتا" ما را به اعماق سرخوردگي و يأسي بکشاند که احساس کنيم مطلقا" بيهوده ايم. واقعيت امروز اين است که ما کاملا" ناتوان نيستيم. منظور از «تحليل رفتار متقابل» آن است که معلوم شود کدام جنبه از شخصيت من - (والد، بالغ، کودک) ايجاد انگيزه کرد و کدام جنبه از تو پاسخ داد. واقعيت، مهمترين ابزار درماني ماست. احساس ها واقعيتي مقدماتي و دانش مستقيم ما از زندگي دروني خودمان است و اعتراف به احساس ها اولين گام براي تغيير است.
با تغيير خود به خلق احساس هاي زيبا کمک کنيد!
ما خودمان عامل اصلي بيشتر بدبختي هايمان هستيم و اغلب اين خود ما هستيم که بايد تغيير کنيم. تغيير در رفتار نهايتا" مي تواند باعث تغيير در احساس هايمان شود. ابتدا فهرستي از آنچه دلتان مي خواهد، تهيه کنيد. هر چه به فکرتان مي رسد، بنويسيد؛ چه خواسته ها فوري باشد و چه بلند مدت و احمقانه و يا جذاب. ارزش فهرست در صراحت و في البداهه بودن آن است. اين گونه خواسته ها، از آن دسته خواسته هاي دقيق و مشخصي است که در طي روز به شکلي آگاهانه به ذهن ما خطور مي کنند. تهيه چنين فهرستي در عين حال به ما کمک مي کند که بدانيم ديگران نيز مثل ما خواهان چيزهاي مشخص و حتي عجيب و غريب هستند. پس از تهيه اين فهرست، گام بعدي شروع مي شود. با خواستن نيمي از راه رسيدن به مقصد را طي کرده ايم. نيم ديگر، تغيير کردن است. حقيقت اين است که هر قدر هم سعي کنيم و بخواهيم ديگران را تغيير بدهيم، باز هم نمي توانيم. بنابراين، فقط مي توانيم خودمان را تغيير بدهيم. وقتي ما تغيير کنيم، ممکن است تغيير ما در ديگران نيز اثر کند؛ اما به هر حال ما بايد از خودمان شروع کنيم.
بخش بزرگي از زندگي ما تحت سلطه عادت هاست و بي آنکه فکر کنيم، بر حسب عادت همان روش هاي قبلي را ادامه مي دهيم. هر روز و هر سال با دريافت پاداش و تکرار آن، انگيزه لازم براي تغيير حتي ريشه دارترين عادت ها ايجاد مي شود؛ عادت هايي که فکر مي کنيم هرگز عوض نخواهد شد و من همينم که هستم. بدن ما از عادت ها به عناون وسيله اي براي صرفه جويي در انرژي استفاده مي کند. بيشتر کارهايي که مي کنيم بر حسب عادت است و بيشتر اوقات ما فقط به عادت هاي منفي فکر مي کنيم؛ يعني همه عادت هاي بدي که لازم است آن ها را ترک کنيم. به هر حال، عادت ها چه براي ما خوب باشند و چه بد خود به خود عمل مي کنند و در مدارهاي اصلي مغز ضبط شده اند و رفتاري را ايجاد مي کنند که کمترين مقاومت را در بر دارد. تا زماني که نيروي ما آگاهانه و مکرر در مسيرهاي جديد به کار نيفتد، ما به همان کارها و به همان مسيرهاي قديمي ادامه مي دهيم. مهم نيست چه نيرويي داريم - (عاطفي يا جسماني يا نوع ديگر)- همه آنها را مي توان براي ايجاد عادت هاي جديد به کار گرفت. تغيير راه و روش هايي که به آن عادت کرده ايم، وقت مي خواهد و نبايد انتظار داشته باشيم که يک شبه و کاملا تغيير کنيم. تغييرات کوچک و تدريجي و مداوم، بهتر و مطمئن تر از ظهور پر غوغاي يک «من جديد» مي توانند در رفتارهاي زندگي مؤثر واقع شوند. همانطور که مي توانيم در هر سني که هستيم عادت هاي جديد را جايگزين عادت هاي قبلي کنيم، مي توانيم آجرهاي شخصيتي جديدي نيز بسازيم و خانه اي را که در آن زندگي مي کنم، نوسازي کنيم. مي توانيم به تدريج همان کسي بشويم که مي خواهيم؛ مشروط بر اينکه برنامه و الگو داشته باشيم. در فيلم «صحنه هايي از يک ازدواج»، اثر اينگمار برگمن، يکي از قهرمانان داستان مي گويد: «جهنم جايي است که ديگر هيچکس به حل مشکلات اعتقاد ندارد»!
گام مهم بعدي؛ بخشيدن و گذشت کردن است. تمايل به تغيير کردن نيز مهم است. ثابت قدم بودن فضيلت است، اما محک زدن آن نيز فضيلتي ديگر است. بعضي از اوقات بخشيدن و گذشت کردن بهتر است. بخشش و گذشت پادري نيست، در است؛ دري که با گذشتن از آن مي توانيم به دنياي پردرد و رنج انساني ديگر وارد شويم و سعي کنيم بفهميم شکست، پيري، جريحه دار شدن عواطف، فرو ريختن روياها، ترس و صدمه زدن به کسي که دوستش داريم يعني چه. با گذر از در بخشايش، در بسته اي باز مي شود؛ در بسته نفرت و نارضايتي، و خشم فروخورده و زخم هاي فراموش نشدني. ما مي بخشيم تا آب رفته را به جوي بازگردانيم، آنچه را که از دست داده ايم، بازيابيم، از احساس گناه رهايي پيدا کنيم، فرصت ديگري به دست آوريم، رفتارمان را تغيير دهيم و دستاوردهاي گذشته را حفظ کنيم. بخشيدن به معناي رفع يک اشتباه نيست، اصلاح يک رابطه است. بايد عقل و درايت داشته باشيم و همانطور که خليل جبران گفته است، دعا کنيم: «خداوند به ما براي پذيرش آنچه نمي توانيم تغيير دهيم، متانت، براي آنچه مي توانيم تغيير دهيم شجاعت، و براي تشخيص تفاوت اين دو، خرد و درايت عنايت فرمايد».
منبع: هريس، امي ب و هريس، تامس ا، 1385، ماندن در وضعيت آخر، ترجمه اسماعيل فصيح، تهران: نشر: آسونه.
منبع: نشريه دنياي زنان شماره 68
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:30  توسط خودم  | 
چرا میوه‌های خارجی خوش رنگ‌تر هستند؟میو‌ه‌هایی که مرگ ندارند.
در روزهایی که تولید کنندگان میوه تدارک فروش شب عید را می‌بینند، بازار میوه خود را برای ورود میوه‌های ماندگار با رنگ و طعم ویژه آماده می‌کند.
میوه‌های با کیفیتی که ظاهری شبیه به میوه های وارداتی دارند اما نه از طعم آبکی در آنها خبری هست و نه از مضرات کودهای شیمیایی و هورمون‌های رشد.
به گزارش مهر، نوروز سال گذشته بازار میوه شب عید با یک بحران جدی رو به رو شد؛ کیفیت پایین محصولات داخلی و قیمت بالای میوه‌های وارداتی. در آن زمان رییس اتحادیه صادرکنندگان و واردکنندگان میوه و تره بار کشور علت نامطلوب بودن میوه‌های شب عید را در مجهز نبودن کشور به تکنولوژی‌های نگهدارنده میوه عنوان کرد و گفت: وقتی ذخیره سازی خوب صورت نمی گیرد میوه ها کیفیت واقعی خود را از دست می دهند. تکنولوژی در دنیا وجود دارد تا میوه های وارداتی خوب نگه داشته شوند اما مجهز شدن به تکنولوژی نگهداری میوه برای بخش خصوصی گران است و این صنعت را جدی نگرفتیم، برای همین مشکلاتی در این زمینه به وجود می آید.
اما در آخرین روزهای امسال پژوهشگران کشور موفق شدند با غنی سازی کودهای کشاورزی با عنصر سیلسیم کودهایی را تولید کنند که علاوه بر افزایش ماندگاری محصولات باغی باعث کاهش آفات بدون استفاده از سموم شیمیایی می‌شوند.
این کود می تواند سبزینگی را به گیاهانی که زرد شده اند و کلروفیل خود را از دست داده اند، برگرداند و در عین حال در تولید محصولات ارگانیک هم مورد استفاده قرار گیرد. سیلسیم در دیواره برگ لایه ای ایجاد می کند که باعث می شود آفات به گیاه حمله نکنند و در نتیجه نیاز کمتری به استفاده از سم وجود داشته باشد. این میوه ها طعم و عطر و رنگ بهتری هم دارند و نسبت به میوه های وارداتی سالم‌تر هستند.

•چرا میوه های خارجی خوش رنگ ترند؟
 

میوه‌های وارداتی برای ورود به کشور باید از یک استاندارد قابل قبول برخوردار باشند. بنابراین در پرورش این میوه ها، از هورمون استفاده می‌شود. هورمون‌هایی مثل اکسین یا جیبرلین دوره رشد گیاه را سریع‌تر می کنند و میوه های درشت تری تحویل می‌دهند. اما در عوض، تاثیر خطرناک کودهای شیمیایی را به همراه دارند و می توانند باعث بیماری های خونی، گوارشی و جهش ژنتیکی شوند. گار اتیلن هم که در گلخانه ها استفاده می شود، یک هورمون ضد پیری است که ماندگاری و دوام میوه را بالا می‌برد اما بدون از عوارض جانبی نیست.
از سوی دیگر، میوه‌ها چند هفته بعد از زمان برداشت، صادر می شوند و حداقل یک ماه در بازار مقصد باقی می‌مانند تا به دست مصرف کننده برسند. بنابراین تولیدکنندگان باید روش هایی را به کار ببرند تا میوه دیرتر از بین برود. یکی از این روش ها استفاده از واکس میوه است.
واکس میوه مانند یک ورقه محافظ، پوست میوه را می پوشاند و مانع از دست دادن آب آن می شود. این واکس را می‌توانید با چاقو به آرامی از روی میوه جدا کنید.
تولید کنندگان پوست میوه را به یک لایه واکس شیمیایی آغشته می کنند تا از این روند تخریبی جلوگیری کنند. به همین دلیل است که میوه های وارداتی که در بازار می بینیم، براق تر، پررنگ تر و زیباتر از میوه های تولید داخل به نظر می رسند. با این حال این لایه واکس هم بی ضرر نیست. بنابراین کارشناسان بهداشتی توصیه می کنند که میوه های وارداتی با پوست خورده نشوند.

•میوه‌های ایرانی بهتر می شوند؟!
 

چندی پیش، محققان ایرانی موفق شدند واکس میوه را با ترکیب جدیدی عرضه کنند که علاوه بر افزایش ماندگاری میوه، مانع از نفوذ قارچ ها باکتری ها به میوه می شود. این واکس گیاهی است و از شیره نخل برزیلی به دست می آید و خوشبختانه تحقیقات نشان داده که هیچ خطری برای سلامتی و سیستم گوارشی انسان ندارد.

میوه‌های واکس‌دار سرطان‌زا هستند
 

یکی دیگر از روش های افزایش ماندگاری محصولات کشاورزی پرتو دهی است که با از بین بردن میکروارگانیزم هایی که منجر به پوسیدگی و فساد می شوند، فساد مواد غذایی را به تعویق می اندازد. پرتودهی مضرات روش های شیمیایی را ندارد اما مثل واکس ها باعث زیباتر شدن میوه ها هم نمی شود.

•میوه‌های نانویی
 

چندی پیش، مدیر تحقیق و توسعه شرکت نانو واحد صنعت، خبر از تولید پوشش نانویی میوه‌ها داد که توسط محققان اصفهانی به دست آمده است. این محصول که کتین سیل 901 نام دارد، روی پوست میوه قرار می‌گیرد و به افزایش طول عمر میوه‌ها و سبزیجات کمک می‌کند.
علاوه بر این، پوشش نانویی میوه‌ها از کاهش وزن میوه جلوگیری کرده و کیفیت و شادابی میوه را بهتر حفظ می‌کند. این پوشش از طریق واکس زدن، غوطه‌وری و اسپری کردن سطح میوه را می‌پوشاند و باعث براقیت و حفظ رنگ میوه شده و از رسیدن میکرو ارگانیسم‌های مضر به میوه و رشد میکروب‌ها در آن جلوگیری می‌کند.
منبع:www.tct.ir/payam
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:29  توسط خودم  | 
زنده ترین و مؤثرترین راه برای شناخت و ایجاد ارتباط قلبی و فکری با ائمه اطهار زیارت است. زیارتنامه ها به ویژه زیارت نامه مأثور(معتبر) مدرسه ای هستند که درس امامت و ولایت می دهند. آثار و برکات اهل بیت را شمارش کرده و راه دوستی و محبت به اهل بیت را تعلیم می دهند. نیز تأثیر زیادی در ایجاد ارتباط نزدیک با امام معصوم و اولیای الهی دارند، به طوری که زائر احساس می کند هیچ کس به انسان نزدیک تر و مهربان تر و داناتر و تواناتر از زیارت شونده نیست.
رفتن آگاهانه به زیارت و خواندن زیارتنامه ها با توجه و حضور قلبی می تواندچرا به زیارت می رویم؟
زنده ترین و مؤثرترین راه برای شناخت و ایجاد ارتباط قلبی و فکری با ائمه اطهار زیارت است. زیارتنامه ها به ویژه زیارت نامه مأثور(معتبر) مدرسه ای هستند که درس امامت و ولایت می دهند. آثار و برکات اهل بیت را شمارش کرده و راه دوستی و محبت به اهل بیت را تعلیم می دهند. نیز تأثیر زیادی در ایجاد ارتباط نزدیک با امام معصوم و اولیای الهی دارند، به طوری که زائر احساس می کند هیچ کس به انسان نزدیک تر و مهربان تر و داناتر و تواناتر از زیارت شونده نیست.
رفتن آگاهانه به زیارت و خواندن زیارتنامه ها با توجه و حضور قلبی می تواند نقش مؤثری در اصلاح افراد داشته باشند که به اموری اشاره می شود:
1. رفتن به زیارت به معنای بیعت و بستن عهد و پیمان وفاداری به عقاید و افکار و راه و مذهب کسی که مورد زیارت قرار می گیرد است. زیارت آگاهانه سبب تقویت معنویت، تثبیت ایمان و عقیده و تحکیم رابطه با خلفا و اولیای الهی است.
2- امام شناسی:
زیارتنامه ها صحیفة امام شناسی هستند. شخص با رفتن به زیارت اولیای الهی و خواندن زیارتنامه به خود تلقین می کند که الگو و اسوه حقیقی برای دینداری و رسیدن به هدف آفرینش و زندگی سعادت آمیز چه کسانی هستند. برای راهیابی به سعادت و هدایت باید از امام معصوم پیروی کند.
شناخت حق امام یعنی علم به اینکه امام حجّت و برهان الهی برای مردم است. هرچه معرفت بیش تر باشد، نقش اصلاحی خواندن زیارت نامه در افراد بیش تر است.
انسان در راستای خواندن زیارت نامه می یابد که ضمن احترام به مقام والای امامت و ولایت باید در تمام عرصه های معنوی و اجتماعی و اخلاقی و اعتقادی و فرهنگی و سیاسی از امام پیروی کند.
3- نقش دیگری که قرائت زیارت نامه ها دارد، اصلاح اعتقادی است، زیرا خواندن زیارت نامه هاست که دو فرع از فروع دین یعنی: تولّی (اظهار محبّت و ارادت نسبت به ائمه معصومین و محبّان و دوستان اینان) و تبرّی ( دشمنی نست به دشمنان اهل بیت) روشن می شود. این قسمت از زیارت جامعه کبیره که می فرماید: «موال لکم و لأولیائکم و مبغض لأعدائکم.. . »(1) اشاره به همین مطلب دارد.
تولیّ و تبرّی از ارکان اعتقادی هر زیارتنام های است. برای در امان ماندن از آسیب های بریدگی قلبی و روحی از اهل بیت باید این دو را زائر در خود زنده نگه دارد تا خلقیات عملی او آسیب نبیند و به معتقدات او ضرری وارد نشود. بهترین راه برای ایجاد و تثبیت ارتباط روحی خواندن زیاتنامه های اهل بیت است.
4-زیارت زایر را ترغیب و تحریک می کند که با سنّت و سیرة امام معصوم و شیوه زندگی، روابط و معاشرت ها، روش تربیت و... آشنا شود. در زیارتنامه هایی مثل زیارت عاشورا با عباراتی مثل: «اللهمّ اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد» بیان می شود یا در زیارت امیر المؤمنین با عبارت «اللهمّ انّی احیی على ما حیّ علیه مولای امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و اموت على ما مات علیه» خواننده را به آشنایی با سیرة بزرگواران و عمل طبق سیره و سنت ایشان دعوت می نماید.
5- طهارت روح انسانی در پرتو زیارت:
همانگونه که طهارت و نظافت از پلیدی های ظاهری از لوازم ضروری و حتمی حیات طبیعی انسان است، طهارت از پلیدی ها و زشتی های باطنی نیز هماهنگ با فطرت و دین است تا انسان همواره خود را از شرور نفس و خبائث سیرت از یک سو و گناه از سوی دیگر تطهیر کند.
ولایت ائمه معصومین عامل پاکی و پاکیزگی است. در زیارت امیر المؤمنین آمده:
«صلى الله على روحک و بدنک طهر طاهر مطهر من طهرٍ طاهرٍ و مطهرٍ»(2) امام طهر و طاهر و مطهر معرفی می شود، زیرا کدورت ها و ویژگی های اخلاقی ـ اعتقادی و رفتاری را شستشو می دهد، همان گونه که آب منشأ حیات و زندگی طبیعی و برطرف کنندة آلودگی هاست.
دور ماندن از اهل بیت بنابر این زیارتنامه و خواندن آن ها افکار و آرمان ها را هم جهت می کند و دلها را همسو می نماید. در زیارت هاست که انسان می فهمد اهل بیت نه تنها معدن علم و حکمت الهی هستند، بلکه جایگاه رحمت الهی هستند که می توانند شفیع ما در درگاه الهی باشند.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
2. مفاتیح الجنان، زیارت مخصوص امیر المؤمنین (ع).
نقش مؤثری در اصلاح افراد داشته باشند که به اموری اشاره می شود:
1. رفتن به زیارت به معنای بیعت و بستن عهد و پیمان وفاداری به عقاید و افکار و راه و مذهب کسی که مورد زیارت قرار می گیرد است. زیارت آگاهانه سبب تقویت معنویت، تثبیت ایمان و عقیده و تحکیم رابطه با خلفا و اولیای الهی است.
2- امام شناسی:
زیارتنامه ها صحیفة امام شناسی هستند. شخص با رفتن به زیارت اولیای الهی و خواندن زیارتنامه به خود تلقین می کند که الگو و اسوه حقیقی برای دینداری و رسیدن به هدف آفرینش و زندگی سعادت آمیز چه کسانی هستند. برای راهیابی به سعادت و هدایت باید از امام معصوم پیروی کند.
شناخت حق امام یعنی علم به اینکه امام حجّت و برهان الهی برای مردم است. هرچه معرفت بیش تر باشد، نقش اصلاحی خواندن زیارت نامه در افراد بیش تر است.
انسان در راستای خواندن زیارت نامه می یابد که ضمن احترام به مقام والای امامت و ولایت باید در تمام عرصه های معنوی و اجتماعی و اخلاقی و اعتقادی و فرهنگی و سیاسی از امام پیروی کند.
3- نقش دیگری که قرائت زیارت نامه ها دارد، اصلاح اعتقادی است، زیرا خواندن زیارت نامه هاست که دو فرع از فروع دین یعنی: تولّی (اظهار محبّت و ارادت نسبت به ائمه معصومین و محبّان و دوستان اینان) و تبرّی ( دشمنی نست به دشمنان اهل بیت) روشن می شود. این قسمت از زیارت جامعه کبیره که می فرماید: «موال لکم و لأولیائکم و مبغض لأعدائکم.. . »(1) اشاره به همین مطلب دارد.
تولیّ و تبرّی از ارکان اعتقادی هر زیارتنام های است. برای در امان ماندن از آسیب های بریدگی قلبی و روحی از اهل بیت باید این دو را زائر در خود زنده نگه دارد تا خلقیات عملی او آسیب نبیند و به معتقدات او ضرری وارد نشود. بهترین راه برای ایجاد و تثبیت ارتباط روحی خواندن زیاتنامه های اهل بیت است.
4-زیارت زایر را ترغیب و تحریک می کند که با سنّت و سیرة امام معصوم و شیوه زندگی، روابط و معاشرت ها، روش تربیت و... آشنا شود. در زیارتنامه هایی مثل زیارت عاشورا با عباراتی مثل: «اللهمّ اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد» بیان می شود یا در زیارت امیر المؤمنین با عبارت «اللهمّ انّی احیی على ما حیّ علیه مولای امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و اموت على ما مات علیه» خواننده را به آشنایی با سیرة بزرگواران و عمل طبق سیره و سنت ایشان دعوت می نماید.
5- طهارت روح انسانی در پرتو زیارت:
همانگونه که طهارت و نظافت از پلیدی های ظاهری از لوازم ضروری و حتمی حیات طبیعی انسان است، طهارت از پلیدی ها و زشتی های باطنی نیز هماهنگ با فطرت و دین است تا انسان همواره خود را از شرور نفس و خبائث سیرت از یک سو و گناه از سوی دیگر تطهیر کند.
ولایت ائمه معصومین عامل پاکی و پاکیزگی است. در زیارت امیر المؤمنین آمده:
«صلى الله على روحک و بدنک طهر طاهر مطهر من طهرٍ طاهرٍ و مطهرٍ»(2) امام طهر و طاهر و مطهر معرفی می شود، زیرا کدورت ها و ویژگی های اخلاقی ـ اعتقادی و رفتاری را شستشو می دهد، همان گونه که آب منشأ حیات و زندگی طبیعی و برطرف کنندة آلودگی هاست.
دور ماندن از اهل بیت بنابر این زیارتنامه و خواندن آن ها افکار و آرمان ها را هم جهت می کند و دلها را همسو می نماید. در زیارت هاست که انسان می فهمد اهل بیت نه تنها معدن علم و حکمت الهی هستند، بلکه جایگاه رحمت الهی هستند که می توانند شفیع ما در درگاه الهی باشند.

پي‌نوشت‌ها:
 

1. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
2. مفاتیح الجنان، زیارت مخصوص امیر المؤمنین (ع).
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:27  توسط خودم  | 
نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های قرآنی تبیین کند که چه نشانه یا نشانه‌هایی برای تسلط ابلیس و ولایت او بر شخصی وجود دارد تا انسان دریابد که آیا شخص، تحت ولایت خدا یا شیطان است.

نشانه های ظاهر، گواه حالات باطن
 

انسان موجودی شگفت و پیچیده است. خاستگاه این پیچیدگی و شگفتی را می‌توان در عظمت و بزرگی خداوند جست؛ زیرا براساس آموزه های قرآنی، انسان صورت و مظهر خداوندگاری است و خداوند همه اسماء و صفات خویش را به انسان داده و او را بر صورت خویش آفریده است. به این معنا که اگر صفات و اسمای الهی بخواهد تجسم یابد، در صورت و شکل انسانی تجسم می‌یابد.
همین پیچیدگی‌های انسان به او اجازه می‌دهد که در اوج هستی و در مرتبه شرافت و کرامت بنشیند و بر طارم گردون قرار گیرد، چنان که به او اختیار و حق انتخاب آزاد داده شده تا به پست‌ترین جایگاه و درک اسفل فراق از اسمای الهی تنزل یابد و همه آن صفات و اسمای الهی را دفن کند و خاسر و زیانکار در رستاخیز، سازه پست از شخصیت خود را ببیند.
حالات انسانی چنان که قرآن بیان می‌کند، از شهادت و ظهور گرفته تا سر و خفی و اخفی متفاوت است. از این رو حتی روان شناسان چیره دستی که با هیپنوتیزم در ضمیر ناخودآگاه شخص نفوذ می‌کنند به برخی از این سطوح و حالات نهان و مخفی هرگز دست نمی‌یابند و حتی به نظر می‌رسد که جز خدا برخی ازاین سطوح حتی برای فرشتگان بسیار مقرب الهی نیز مخفی می‌ماند چه برسد که فرشتگان کاتب اعمال انسانی بتوانند آن را دریابند و بنگارند.
خداوند گزارش می‌کند که ابلیس با آنکه از جن بوده و از مرتبه انسان خیلی پست‌تر و پایین‌تر است، حالتی را داشته که حتی فرشتگان قدس و مقرب الهی از آن آگاه نبودند و تنها خداوند از آن آگاه بود؛ لذا می‌فرماید او از کافران بود نه اینکه در این آزمون سجده بر آدم (ع)، کافر شده باشد، بلکه آن باطن خویش را آشکار کرد. (بقره، آیه ۳۴)
همین فرشتگان مقرب الهی نیز از حقیقت حالات آدمی آگاه نبودند و از همین رو اعتراض می‌کنند که چرا می‌بایست انسان ساخته از گل و خاک به عنوان خلیفه انتخاب شود. (بقره، آیه ۳۰) پس انسان حالاتی را داراست که جز خداوند هیچ کس بدان آگاه نیست.
اما خداوند راهی برای انسان‌ها گذاشته تا با نگاهی به آن، خود و دیگران را بشناسند. البته همه انسان‌ها از حقیقت خود آگاه بوده و نسبت به خود بصیرت و بینایی تمام و کاملی دارند (قیامت، آیه ۱۴) اما راه شناخت شخصیت و حالات باطنی انسان، نشانه‌هایی است که از خود بروز و ظهور می‌دهد.
از این رو برای شناخت انسان متقی می‌توان او را با قرار دادن در مواضع خطر شناخت. اگر انسان از تقوای عقلانی و فطری برخوردار باشد، به حکم عقل و فطرت وقتی پولی به او قرض می‌دهید، بی آنکه نوشته و شاهدی در اختیار داشته باشید، آن را در زمان موعدش باز می‌گرداند. اگر قرار ملاقاتی با او گذاشته‌اید هر جوری شده خودش را به سر میعادگاه می‌رساند. اگر زشتی و منکری را دید، نه تنها بی تفاوت نیست، بلکه زبان به اعتراض و انکار می‌گشاید و نهی از منکر می‌کند؛ اگر خوب و زیبایی را دید زبان به تحسین و تشویق می‌گشاید و علاقه و محبت خود را به کمالات، نیکویی‌ها، زیبایی‌ها و خوبی‌ها نشان می‌دهد.
اصولا انسان‌های منافق که انسان‌های بی تقوای عقلانی و دو چهره هستند، وقتی سخنی می‌گویند که دروغ و نفاق آمیز است، می‌توان ایشان را از لحن سخن شناخت؛ زیرا لحن سخنشان به گونه ای است که در نهایت آنان را رسوا می‌سازد. (محمد، آیه ۳۰)
به هر حال، برای هر حالت باطنی است می‌توان نشانه های ظاهری را یافت که گواه حالات باطنی است و می‌توان براساس آن، نیت و حقیقت شخصیت و اعمال انسان را دانست.

سپاس و ناسپاسی نشانه ایمان و کفر
 

شاید شگفت انگیز باشد که خداوند در بیان نشانه های ایمان به خدا و کفر به او، سپاس و ناسپاسی را به عنوان مهم‌ترین و کامل‌ترین نشانه معرفی کرده است. پرسش این است که چرا خداوند میان این همه نشانه برای شناخت حقیقت کفر و ایمان شخص، به شکر و کفران توجه می‌دهد و کفران را نشانه کفر و شکر را نشانه ایمان معرفی می‌کند؟
خداوند در بیان عناد و دشمنی ابلیس و شیطان با انسان از زبان ابلیس نقل می‌کند که سوگندخورده است تا مردم را به ناسپاسی و کفران بکشاند: قال فبما اغویتنی لاقعدنّ لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین أیدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم و لا تجد أکثر هم شاکرین؛ ابلیس گفت: پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندی من هم برای فریفتن آنان حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست. آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها می‌تازم و بیش‌ترشان را شکرگزار نخواهی یافت. (اعراف، آیات ۱۶ و ۱۷)
در این آیه خداوند گزارش می‌کند که هدف ابلیس در تسلط و ولایت یابی برانسان، کشاندن وی به ناسپاسی است. به نظر ابلیس که خداوند آن را انکار نکرده است، نشانه تسلط و ولایت ابلیسی و شیطانی، ناسپاسی بشر است. براین اساس، می‌توان گفت که نشانه ولایت الهی و ایمان، شکرگزاری و نشانه ولایت ابلیس و حکومت شیطان برانسان، ناسپاسی اوست.
ابلیس در این آیه بیان می‌کند که از هرکار و شیوه ای استفاده می‌کند تا انسان را به ناسپاسی بکشاند. این بدان معناست که سپاس و ناسپاسی از سوی انسان، مهم‌ترین نشانه و اصلی‌ترین اثر و پیامد ایمان و کفر است. بنابراین اگر بخواهیم معیاری در رابطه با ایمان و بندگی شخصی ارایه دهیم می‌بایست آن معیار را سپاس و شکر بدانیم؛ چنان که ناسپاسی، مهم‌ترین دلیل بر کفر انسان است.
ابلیس چنان که خداوند در این آیه بیان می‌کند، سوگندهای بسیار غلیظ و شدید می‌خورد تا انسان را از راه به در کرده و او را به ناسپاسی بکشاند؛ زیرا به نظر ابلیس، ناسپاسی بدترین شیوه و رویه برخورد با خداوندگاری و پروردگاری خداست. پس اگر کسی ناسپاسی پیشه کند ابلیس به هدف خود یعنی ضلالت و گمراهی بشر دست یافته است و نشان می‌دهد که انسان شایسته خلافت الهی نیست.
اما پرسش این است که چرا مهم‌ترین نشانه بندگی و ولایت الهی در شکرگزاری و سپاسگزاری انسان خودنمایی می‌کند و ولایت ابلیسی و شیطانی و خروج از راه مستقیم انسانیت و عبودیت، در ناسپاسی خود را نشان می‌دهد؟
در پاسخ به این پرسش باید به نقش سپاس و شکر در نگرش قرآنی توجه داشت و اینکه کفران و ناسپاسی به چه معنایی است.

چیستی سپاس و ناسپاسی
 

در پاسخ به چرایی این که ابلیس از میان همه نشانه های گوناگون و متعدد ایمان و کفر، به سپاس و ناسپاسی توجه می‌کند و آن را مهم‌ترین نشانه بر ولایت خداوندی یا ولایت شیطانی بر می شمارد، باید گفت که شکر کردن نخستین جلوه عقل عملی است. به این معنا که عقل عملی، حکم می‌کند که انسان در برابر نعمت و نعمت دهنده، شاکر و سپاسگزار باشد.
شکر دو وجه دارد؛ گاه شکر به انسان و گاه به خدا نسبت داده می‌شود. وقتی شکر به انسان نسبت داده شود به معنای شناخت احسان و نشر آن (لسان العرب، ج ۷، ص ۱۷۰، «شکر») و به تعبیر دیگر، تصور نعمت واظهار آن است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۴۶۱، «شکر»)
این نوع از شکر سه قسم است: ۱-شکر قلبی که یادآوری نعمت است ۲-شکر زبانی که سپاسگزاری و ستایش بر نیکی احسان کننده و صاحب نعمت است ۳-شکر سایر اعضای بدن که به کارگیری و صرف آن در جای خود است؛ و وقتی شکر را به خدا نسبت داده و خدای را وصف به شکر نماییم، مقصود، ا نعام و احسان بر بندگان و دادن جزای عبادات آنها. (مفردات، ص ۴۶۱-۴۶۲، «شکر»؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص ۲۰۵۷) و یا رشد اعمال نیک آنان و اعطای پاداش مضاعف به آنها است. (لسان العرب، ج ۷، ص ۱۷۰، «شکر») در مقابل، کفران و ناسپاسی به معنای پوشاندن نعمت و ترک سپاس از آن است (مفردات، ص ۷۱۴، «کفر») .
عقل انسان حکم می‌کند که انسان باید شاکر و سپاسگزار نعمت باشد. در این میان چه نعمتی بزرگ‌تر از نعمت وجود است که خداوند به انسان ارزانی داشته است.
از نظر قرآن نشانه هدایت انسان و ضلالت وی در شکر و کفران است. (انسان، آیه ۳) در حقیقت نشانه این که انسان در مسیر فطرت و عقل سلیم حرکت می‌کند یا خیر، باید در همین شکر و سپاس و یا کفران و ناسپاسی جست. انسانی که در مسیر هدایت گام بر می‌دارد انسانی سپاسگزار است وگرنه ناسپاسی، خود بهترین دلیل و گواه بر گمراهی و خباثت طینت و شخصیت و دفن عقل و فطرت او است. (نمل، آیه ۴۰، لقمان، آیه ۱۲) از این رو گفته‌اند: من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق، کسی که عادت به تشکر و سپاس نداشته باشد و شکرگزار بنده ای نباشد که به او نعمتی داده و خدمتی کرده است، هرگز شکرگزار خالق و پروردگارش نیز نخواهد بود.
در حقیقت بهترین جلوه عقل و بندگی و اطاعت و هدایت و تقوا و علم و حکمت و ایمان را باید در شکرگزاری از هر کسی و هر نعمتی دانست.
به سخن دیگر، عقلانیت بشر در این رفتار خودنمایی می‌کند و اگر کسی بخواهد در مورد دیگری، قضاوت کند که او انسانی خردورز یا سفیه و بی خرد است می‌بایست به این بعد رفتاری او توجه کرد که آیا سپاسگزار است یا ناسپاس.
پس اگر بخواهیم درباره کسی قضاوت کنیم که آیا مؤمن و متقی و عبدالله و صالح و محسن و مانند آن است یا انسانی کافر، فاجر، عبدالشیطان، طالح و بدکار و مانند آن است، باید نگاه کنیم که تا چه اندازه شاکر و سپاسگزار و قدردان است و یا چه مقدار در ناسپاسی و کفران غرق است.

آثار و پیامدهای سپاسگزاری و ناسپاسی
 

برای اینکه درک بهتری از این مسئله داشته باشیم به این نکته توجه می‌دهیم که خداوند برای سپاسگزاری و ناسپاسی پیامدها و آثاری را بیان کرده است که خود گواه این معناست که تا چه اندازه سپاس و ناسپاسی در تبیین حقیقت شخصیت انسانی نقش اساسی و مهم دارد.
از نظر قرآن، کسی که ناسپاسی می‌ورزد، سزاوار دوزخ بلکه حتی عذابهای سخت و شکنجه های دردناکی در همین دنیاست. به این معنا که خداوند به انسان ناسپاس حتی مهلت این را نمی‌دهد تا عذاب و شکنجه‌اش را به تأخیر اندازد و در قیامت او را به سبب ناسپاسی عذاب و شکنجه کند، بلکه می‌کوشد تا در همین دنیا از او انتقام گیرد و به شدت عذاب نماید و عذاب او را به روز رستاخیز نمی‌اندازد. (سباء، آیات ۱۶ و ۱۷؛ نساء، آیه ۱۴۷؛ انسان، آیات ۳ و ۴؛ عنکبوت، آیات ۶۵ و ۶۶)
خداوند اقوام بسیاری را به سبب همین کفران نعمت و ناسپاسی نسبت به خداوند در همین دنیا عذاب کرده است. در حقیقت ریشه بسیاری از بلایا و بدبختی‌ها و گرفتاری‌های بشر در ناسپاسی اوست و اگر کسی سزاوار سرزنش باشد خود شخص است که با ناسپاسی، خریدار عذاب دنیوی سخت و شکنجه های شدید شده است و به جای امنیت برای خود شر و ناامنی و عذاب دنیوی را خریده است. (ابراهیم، آیه ۲۸؛ نحل، آیات ۵۳ تا ۵۵ و نیز ۷۱ و ۷۲ و ۸۳)
خداوند در آیه ۱۱۵ سوره مائده در تحلیل و تبیین علت مسخ شدن گروهی از یهودیان و عذاب سخت در همین دنیا، به کفران و ناسپاسی آنان اشاره می‌کند و می‌فرماید که همین رفتار زشت و قبیح عقلانی و عقلائی و وحیانی موجب شده است تا خداوند ایشان را در همین دنیا مسخ و عذاب کند. البته مقصود از عذاب در آیه شریفه، عذاب مسخ است. (تفسیر شریف لاهیجی، ج ۱، ص ۷۲۷) .
از نظر قرآن، ناسپاسی موجب می‌شود تا انسان نعمت هائی چون آسایش و آرامش را از دست بدهد و گرفتار تنگ روزی و ناامنی گردد (رعد، آیه ۱۱؛ نحل، آیه ۱۱۲)
به هر حال ریشه بسیاری از گرفتاری‌ها و عذاب‌های دنیوی را می‌بایست در همین رفتارهای زشت خود به ویژه ناسپاسی جست.
چنان که گفته شد ناشکری و کفران نعمت، از قبایح انسانی است و عقل عملی حکم می‌کند که ناسپاسی رفتاری نابهنجار و ضد ارزشی و اخلاقی است. خداوند این حکم عقل را تایید کرده و آن را از امور زشت و ناپسند شمرده است. (بقره، آیات ۵۷ و ۱۵۲؛ نساء، آیه ۱۴۷ و آیات دیگر)
بنابراین باید گفت که ناسپاسان کسانی هستند که خردورزی ندارند و عقل خویش را به کار نمی‌گیرند و تعقل نمی‌ورزند. چنان که خداوند این مطلب را درآیاتی متذکر می‌شود. به این معنا که انسان‌های ناسپاس انسان‌های جاهل و سفیه و نابخردی هستند و همین ناسپاسی آنان خود مهم‌ترین دلیل بر سفاهت و نابخردی آنان است و نیازی نیست برای شناخت خردمندی و نابخردی کسی به نشانه ای دیگر مراجعه کرد؛ بلکه همین نشانه سپاس و ناسپاسی، بهترین نشانه از خردورزی و نابخردی شخص است. (ملک، آیات ۲۱ تا ۲۳؛ اسراء، آیه ۹۹)
اصولا شکرگزاری، نشانه عقل عملی و از مستقلات عقلی است. این عقل است که حکم می‌کند که شکر و سپاس، عملی خوب و زیباست و ناسپاسی رفتاری زشت و بد می‌باشد. این حکم وجوبی عقل را خداوند درقرآن مورد توجه قرار داده و می‌فرماید که انسان‌های عاقل انسان‌های ناسپاسی نیستند و نسبت به هر نعمتی از جمله نعمت وجود و هدایت و مانند آن سپاسگزار خداوندگار خویش هستند. (نحل، آیه ۱۱۴؛ بقره، آیه ۱۷۲)
خداوند در این آیه اخیر یعنی ۱۷۲ سوره بقره می‌فرماید: عبادت خداوند بر شما واجب است، چون خدای شما است، و از باب خداوندگاری و انجام عمل شکر عملی و عبادت واقعی لازم است تا سپاسگزار باشید. درحقیقت اگر انسان عبادت می‌کند می‌خواهد به حکم عقل شکر و سپاس گوید. بنابراین شکر، واجب عقلی است که وجوب عبادت نعمت دهنده را سبب می‌شود و ما را ملزم می‌کند تا در مقام بندگی و عبادت درآییم. بنابراین، ارتباط تنگاتنگی میان حکم وجوب عقلی شکرگزاری نعمت بخش وجود و دیگر نعمت‌ها و حکم وجوب عبادت وجود دارد.
به سخن دیگر، حکم عقلانی بروجوب شکر، مقتضی حکم واجب عبادت خداوندگار به عنوان تنها نعمت بخش هستی است.
البته شکر نعمت حکم عقلانی و عقلایی است که شارع آن را تایید کرده است ولی این بدان معنا نیست که خداوند نیازمند شکر ماست بلکه این شکرگزاری سودش به خود انسان می‌رسد زیرا نشانه ای ازعقلانیت و درک مسیر زندگی و اهداف آفرینش است و همین مساله موجب می‌شود تا در مسیر درست صراط مستقیم گام بردارد و از نعمت‌های دیگر الهی نیز بهره مند گردد و بیش از پیش از نعمت‌های خداوند سود برد. از این رو شکر نعمت را عامل افزایش آن دانسته‌اند؛ زیرا شرایط را برای بهره مندی از نعمت‌های خداوند غنی با لذت فراهم می‌آورد. (نمل، آیه ۴۰؛ لقمان، آیه ۱۲؛ ابراهیم، آیه ۷)
به هرحال، مهم‌ترین نشانه اینکه شخصی بنده خدا و خردورز و متقی و صالح و تحت ولایت الهی است، نگاه به رفتار شکرآمیز اوست؛ چنان که ناسپاسی و کفران بهترین نشانه برای این است که بدانیم شخصی تحت ولایت شیطان و بندگی اوست و شیطان توانسته هدف خود را تحقق بخشد و او را از راه خداوندی بیرون برده و به بردگی وبندگی خویش بکشاند و دچار خسران و زیان ابدی کند.
+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:26  توسط خودم  | 

اظهار درد دل به زبان آشنا نشد

 

دل شد ز خون لبالب و این غنچه وانشد

 

آن جان از آن زمان که جدا از تنم شده است

 

یکدم سر من از سر زانو جدا نشد

 

با آنکه دست دشمن دون بازویم شکست

 

دیدی که دامن تو ز دستم جدا نشد

 

شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند

 

دستم شکست و بند ز دست تو وانشد

 

بسیار دیده اند که پیران خمیده اند

 

اما یکی چو من به جوانی دو تا نشد

 

از ما کسی سراغ ندارد غریب تر

 

در این میانه درد زپهلو جدا نشد

 





 

 

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 13:48  توسط خودم  | 

 

منكران قتل زهرا گوش گوش  
حاميان قاتل زهرا خموش
قتل دخت مصطفي افسانه نيست
قصه شمع و گل و پروانه نيست
آتش افروزي به بيت بوتراب
پيش ما روشن تر است از آفتاب
دارم از اهل تسنن چل سند
چل سند جمله صحيح و مستند
كه فلاني گفت با حبل المتين
نفس پيغمبر اميرالمؤمنين  
كاي علي بيرون بيا از خانه باز
بر خليفه دست بيعت كن دراز
گر ز خانه پاي نگذاري برون
ور نيايي جانب مسجد كنون
به خداوندي كه جان داد و تنم
خانه را با اهلش آتش مي زنم
پاسخش گفتا يكي در آن ميان
با چه جرأت از تو سر زد اين بيان
هيچ مي داني كه در اين انجمن
زينبش است و حسين است و حسن
گفت حتي با حسين و با حسن
بايدم اين خانه را آتش زدن
او برون استاده مولا در درون
او قسم خورد و علي نامد برون
چون علي بيرون نيامد لاجرم
دود آتش رفت بالا زان حرم
از هجوم دشمنان در باز شد
حمله بر بيت الولا آغاز شد
حال مي پرسم كه آيا فاطمه 
بي تفاوت بود در بين همه؟
نيست هرگز يك مسلمان باورش
فاطمه غافل شود از شوهرش
بين دشمن يار را تنها نهد
بهر حفظ جان علي را وانهد
او از اول پشت در استاده بود
بر دفاع شير حق آماده بود
ديد دشمن گشته زهرا سدّ راه
تازيانه رفت بالا آه آه
سدّ راه خويش را برداشتند
پاي در بيت خدا بگذاشتند
داشت زهرا  دامن حيدر به دست
زان غلاف تيغ دستش را شكست
"ميثم" اينجا ديده را خونبار كن
باز هم اين بيت را تكرار كن
قتل ناموس خدا افسانه نيست
قصه شمع و گل و پروانه نيست

 

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 13:47  توسط خودم  | 
در بامداد 21 فروردین 1378، امیر سپهبد علی صیاد شیرازی در حال خروج از منزل، به وسیله ی منافقین مسلح در پوشش رفتگر، در برابر دیدگان فرزندش به شهادت رسید و منافقین كوردل، رسماً اقدام به این جنایت هولناك را به عهده گرفتند.

زندگی نامه

شهید در سال 1323، در شهرستان درگز دیده به جهان گشود و در سال 1346، موفق به اخذ درجه كارشناسی از دانشگاه افسری شد و سپس در بخش های مختلف ارتش، به ویژه در غرب كشور به وظیفه ی پاسدارای از كشور پرداخت. وی پس از طی دوره ی تخصص توپخانه به عنوان استاد، در مركز آموزش توپخانه اصفهان، مشغول به تدریس شد.    

 002.jpg

شهید صیاد شیرازی در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش بسزایی داشت. و پس از پیروزی انقلاب، در بحبوحه ی غائله سال 1358 ضد انقلاب در كردستان، به فرماندهی عملیات شمال غرب كشور برگزیده شد و در پاكسازی كردستان به همراه شهید دكتر چمران و دیگر رزمندگان غیور اسلام نقش مهمی ایفا نمود. پس از خلع بنی صدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترك عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی كرد.

 

حكم انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی

پس از شهادت سرلشكرولی الله فلاحی، امیر متعهد، شجاع و فداكار ارتش، كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش ارزنده ای در حفظ انسجام نیروی زمینی ارتش و نیز سازماندهی واحدهای آن داشت و تا هنگام شهادت در جهت حفظ روحیه و توان رزمی نیروهای تحت فرماندهی خود از كردستان تا خوزستان لحظه ای نیاسود؛ در 9 مهر 1360، زنده یاد سرلشكر ظهیرنژاد (فرمانده ی وقت نیروی زمینی) به سمت رییس ستاد مشترك ارتش منصوب و امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی ( با درجه سرهنگی) با حكم امام خمینی" قدس سره" به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی ارتش منصوب شد.      

 

درخواست انتصاب شهید صیاد شیرازی با پیشنهاد رییس شورای عالی دفاع به شرح زیر صورت گرفت:

"محضر شریف فرماندهی كل حضرت امام خمینی مدظله العالی. با توجه به انتصاب تیمسار ظهیرنژاد به سمت ریاست ستاد مشترك ارتش جمهوری اسلامی ایران به موجب مصوبه شورای عالی دفاع در جلسه ی فوق العاده نهم مهرماه 1360 بر اساس بند د اصل 110 قانون اساسی، جناب سركار سرهنگ علی صیاد شیرازی، فرمانده عملیات شمال غرب به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران خدمت حضرتعالی پیشنهاد می گردد.

رییس شورای عالی دفاع: اكبر هاشمی رفسنجانی  نهم مهرماه 1360

امام خمینی قدس سره موافقت خود را به شرح زیر اعلام فرمودند:

 

بسمه تعالی

موافقت می شود.

روح الله الموسوی الخمینی

شهید صیاد شیرازی، امیر سرفراز ارتش اسلام با توانی شگفت و روحیه ای كم نظیر در سلسله عملیات پیروزمند ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، مطلع الفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4، ... خیبر و بدر فرماندهی نیروهای ارتش را بر عهده داشت و در 23 تیر 1365، به فرمان امام خمینی قدس سره به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد.

در متن حكم امام خطاب به آن شهید گرانقدر چنین آمده بود:003.jpg

برای فعال كردن هر چه بیشتر و بهتر قوای مسلح كشور ضرورت دارد از تجربه ی اشخاصی كه در متن مسایل جنگ بوده اند، استفاده هر چه بیشتر بشود؛ بدین سبب سركار سرهنگ صیاد شیرازی، و وزیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا پایان جنگ به عضویت شورای عالی دفاع منصوب می نمایم.

با توجه به مسؤولیت خطیر شهید صیاد شیرازی در شورای عالی دفاع، بنا به درخواست ریاست آن شورا و موافقت امام خمینی قدس سره، شهید بزرگوار (در مرداد 1365) در شورای عالی دفاع مشغول انجام وظیفه شد و مسؤولیت فرماندهی نیروی زمینی ارتش به سرتیپ حسنی سعدی واگذار گردید.

حضرت امام خمینی قدس سره در حكم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش پیرامون خدمات شهید سرافراز ارتش چنین فرمودند:

 با تقدیر از زحمت های طاقت فرسای سركار سرهنگ صیادشیرازی كه با تعهد كامل به اسلام و جمهوری اسلامی، در طول دفاع مقدس از هیچ گونه خدمتی به كشور اسلامی خودداری نكرده و امید است در آینده  نیز در هر مقامی باشد، موفق به ادامه ی خدمت های ارزنده خود بشود...

شهید سپهبد صیاد شیرازی در 18 اردیبهشت 1366، از سوی امام قدس سره به دریافت درجه ی سرتیپی نایل آمد. امیر شجاع ارتش اسلام در مهر 1368، بنا به درخواست رییس ستاد كل نیروهای مسلح، و با موافقت و حكم فرماندهی معظم كل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد كل و در شهریور 1372 به سمت جانشین ریاست ستاد كل نیروهای مسلح منصوب شد.

شهید شجاع و ارجمند ارتش جمهوری اسلامی ایران، در 16 فروردین 1378، همزمان با عید خجسته ی غدیرخم به درجه سرلشكری نایل آمد و چند روز بعد، با افتخار شهادت، به درجه ی سپهبدی ارتقا یافت.

شهید صیاد شیرازی پس از دریافت درجه ی سرلشكری خطاب به خانواده اش می گوید:

بسیار شاد و خرسندم؛ البته نه به خاطر دریافت این درجه، بلكه به خاطر رضایتی كه امید دارم امام زمان(عج) و مقام معظم رهبری از من داشته باشند. مقام، درجه و اسم و رسم در نظر من هیچ جایگاهی ندارد.

 

قسمت هایی از وصیت نامه ی شهید سپهبد صیاد شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و سلم.

انالله و انا الیه راجعون

هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله. اللهم زدنا ایماناً و ارحمنا. اشهد ان لااله الا الله وحده لا شریك له و أن محمّداً عبده و رسوله ارسله بالهدی و دین الحق و ان الصدیقة الطاهرة فاطمة الزهرا، سیدة نساء العالمین و أن علیاً أمیرالمؤمنین  و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علی بن محمّد و الحسن بن علی و الحجة القائم المنتظر صلواة الله و سلامه علیهم ائمتی و سادتی و موالی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرء و أن الموت و النشور حق و الساعة آتیة لا ریب فیها و أن الجنة و النار حق.

اللهم أدخلنا جنتك برحمتك و جنّبنا و احفظنا من عذابك بلطفك و احسانك یا لطیفاً بعباده یا أرحم الراحمین.

خداوندا! این تو هستی كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایت قرار دادی؛

خدایا! تو خود می دانی كه همواره آماده بوده ام آن چه را كه تو خود به من دادی در راه عشقی كه به راهت دارم نثار كنم. اگر جز این نبودم آن هم خواست تو بود.

پروردگارا رفتن در دست توست، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی می دانم كه از تو باید بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم.

خداوندا ولی امرت حضرت آیت الله خامنه ای را تا ظهور حضرت مهدی(عج)، زنده، پاینده و موفق بدار. آمین یا رب العالمین  من الله التوفیق
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:37  توسط خودم  | 
راه جذب دیگران دوست داشتن خویشتن است. افراد جذاب به قضاوت در مورد خود و دیگران نمی اندیشند. آنها نشانه های عشق را در میابند. در مورد عشق می اندیشند و با هر عملشان عشقشان را بیان میکنند. دیپاک چوپرا

این یک واقعیت است که ما میخواهیم مردم دوستمان داشته باشند و وقتی میگوییم اهمیتی ندارد که مردم در موردمان چه فکر میکنند حقیقت را نگفته ایم.

همه ما آرزو داریم که دوستمان بدارند، به ما احترام بگذارند و به دید مثبت در ما بنگرند . تعاملات انسانی ما برای ایجاد احساس خوب بودن، عزت نفس و شادی حیاتی هستند. وقتی متوجه میشویم که شخصی ما را دوست ندارد یا به طریقی از ما دوری میکند احساسات متفاوتی به سراغمان می آید از خشم و عصبنیت گرفته تا غمی ژرف و ناراحتی بی انتها.

هر یک از ما که تلاش کرده در نظر همه جذاب و دوست داشتنی باشد سرانجام به این نتیجه رسیده که این تلاشی خسته کننده و بیهوده است.

غیر ممکن است که دیگران را مجبور به دوست داشتنتان کنید زیرا حتی اگر موفق هم بشوید سرانجام در این روند خودتان را گم میکنید. وقتی شما سعی میکنید آنچه باشید که دیگران میخواهند و یا برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران نقش بازی کنید معمولا کسانی که آرزو میکنید جذب شما شوند از شما دور میشوند زیرا نسبت به شما احساس بیگانگی میکنند.

راه جذب دیگران در این است که کاری انجام دهیم که واقعا سخت باشد و این نیازمند این است که در درجه اول خود را دوست داشته باشیم و به  خود احترام بگذاریم.

تنها زمانی که ما خودمان را دوست داشتنی میدانیم و وجود، نیازها، عقاید، ارزش ها و ویژگی های شخصی واقعی خود را میپذیریم، به فرمول جذابیت دست یافته ایم. اگرچه همه جذب صداقت شما نمیشوند اما آنهایی که به طرف شما جذب میشوند معمولا دارای هوش هیجانی بالا وافرادی رشد یافته و بالغ هستند که قدر روابط بی پیرایه و حقیقی را میدانند.

دوست داشتن خویشتن، اعتماد به نفس و صداقت کلیدهای اصلی جذابیت هستند. برای افزایش جذابیت و تبدیل وضعیت از"تلاش برای  جذب  افراد" به جذب خودکارافراد یک سری تغییرات و تدابیر ویژه وجود دارد که میتوانید اتخاذ کنید.

شما میتوانید از این 36 روش زیر برای جذابیت بیشتر خود استفاده کنید.

1. روش زندگی خودتان را داشته باشید. خود واقعی تان، فلسفه، ارزش ها و علائق تان را شکل دهید و تعریف کنید به جای اینکه ناخودآگاه آنها را از خانواده، همسالان، مذهب یا فرهنگتان بگیرید.

2. نیاز به تایید دیگران را از زندگی خود حذف کنید. به خاطر عقاید دیگران یا میل به تایید دیگران کاری را انجام ندهید. به خاطر آنچه برای خودتان مهم و ارزشمند است  دست به انجام کارها بزنید.

3. به غریزه خود اعتماد کنید و دست به تجربه های جدید بزنید. خود را بشناسید و حتی اگر در این مسیر شکست خوردید آنچه را که باعث لذت شما میشود و برای شما هیجان انگیز است کشف کنید.

4. دیگران را همان گونه که هستند قبول کنید. در مورد دیگران قضاوت و انتقاد نکنید. روی نقاط قوت آنها تمرکز کنید. یاد بگیرید که با افراد با روحیه ناملایم بدون کوچک کردن خود رفتار کنید.

5. . واقعا به سخن افراد گوش کنید. فراتر از گوش دادن وموافقت با آنها عمل کنید. کاری کنید که آنها بفهمند شما واقعا آنها را درک می کنید.

6. به مشکلات حل نشده در زندگی تان توجه کنید. رو راست باشید. ببخشید و اگرلازم است تقاضای بخشش کنید انرژی که صرف این مشکلات کرده اید را صرف کارهای بهتری کنید.

7. زندگی سالمی داشته باشید. فعالیت ورزشی روزانه داشته باشید. در غذا خوردن از هوا و هوس پیروی نکنید و غذای سالم  بخورید تا برای جسمتان مفید باشد. این کار را برای احترام به خودتان انجام دهید نه برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران.

8. خودتان وارد عمل شوید. برای انجام کارها منتظر نمانید. خلاق، اهل عمل و یاری رسان باشید.

9. .به افراد نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید. فقط حرف نزنید. به گونه ای با آنها برخورد کنید که بفهمند برایشان ارزش قائلید.

10. به جنبه مثبت افراد توجه کنید. نه از این نظر که چه کسانی هستند بلکه از این منظر که چه کسانی میتوانند باشند و این دیدگاه خود را از به آنها منتقل کنید.

11. مطمئن شوید که نیازهای خودتان محقق شده اند. نیازهای اولیه خود را تشخیص دهید و بفهمید برای شما چه چیز در روابط مهم و ارزشمند است.

12. به زیبایی سخن بگویید. سخنان خود را جهت متعالی ساختن، الهام بخشیدن، برانگیختن و تشویق کردن دیگران به کار ببرید. ازانتقاد یا کنایه خودداری کنید.

13. به آسانی بخندید. شاد باشید. زندگی را خیلی جدی نگیرید و به دنبال خلق لذت و شادی باشید.

14. شایعه پردازی نکنید. تصمیم بگیرید که در مورد دیگران به گونه ای صحبت نکنید که صراحتا و یا ضمنا انتقادی باشد. اخبار و اطلاعاتتان را به خاطر ارضا حس قدرت  و یا دسیسه کردن علیه دیگران افشا نکنید.

15. به جای شکایت درخواست کنید. اگر چیزی از کسی میخواهید به صورت مستقیم درخواست کنید به او غر نزنید و یا پیش دیگران از او گله وشکایت نکنید.

16. موقعیت ها را به درستی مدیریت کنید. در اسرع وقت با مهربانی اما به طور واضح به موضوعات منفی رسیدگی کنید.

17. جر و بحث نکنید. لبخند بزنید و مکان را ترک کنید تا زمانی که شرایط یک گفتگوی سالم فرا برسد.

18. تنها زمانی که از شما درخواست میشود کمک کنید. فکر نکنید که دیگران میخواهند شما مشکلاتشان را حل کنید و یا اینکه  شما صلاح شان را بهتر میدانید. فقط آماده باشید و هرگاه از شما کمک خواستند وارد عمل شوید.

19. به مشکلات دیگران اهمیت دهید اما بی طرف بمانید. بگذارید دیگران بدانند که وقتی با مشکلی روبرو میشوند شما واقعا به آنها اهمیت میدهید اما گرفتار مشکلاتشان نمیشوید.

20. با قلبتان ببینید و نه با چشمانتان. به افراد، سطحی نگاه نکنید. وضعیت مالی، ظاهر و بدنامی اهمیتی ندارند. به دنبال راستی و صداقت در درون شخص بگردید.

21. به جای جواب منفی، جواب مثبت ندهید. وقتی شما به جای نه، بله می گویید دچار خشم درونی میشوید. تنها زمانی جواب مثبت بدهید که دلتان میخواهد و تحت فشار نیستید.

22. به دیگران نشان دهید که حق شناس هستید. به آنها بگویید و نشان دهید که ازاینکه آنها را در زندگی خود دارید خوشبختید.

23. دیگر ان را سرزنش نکنید. سعی کنید دیگران را آزارندهید و باعث نشوید که به خاطر انتخاب ها تصمیمات و اعمالشان احساس بدی پیدا کنند.

24. بیشتر از آنچه که مورد انتظار است از خود مایه بگذارید. بیش از حد نیاز کاری را انجام ندهید اما ابتکار عمل داشته باشید و گاهی بیشتر از آنچه که باید از خود مایه بگذارید.

25. در روابط خود همواره مسیر پیشرفت را طی کنید. کنترل کننده یا وابسته نباشید. روابط را به گونه ای پیش ببرید که برای هر دو طرف رو به تعالی و رضایت بخش باشد.

26. شخص بزرگی باشید. به دنبال این نباشید که اعتبار کسب کنید، دیگران را کوچک کنید یا مورد ستایش قرار بگیرید. دانش و قدرت خود را در زمان مناسب نشان دهید.

27. فروتن باشید. به خود بخندید، از عیب ها و اشتباهات خود آگاهی داشته باشید و قبول کنید که آنها شخصیت شما را تعریف نمیکنند.

28. همیشه آماده یادگیری باشید. هوش و تحصیلات عالیه خود را به رخ دیگران نکشید. بدانید که همیشه چیزی برای یادگرفتن وجود دارد حتی از کسانی که دانش کمتری دارند.

29. بگذارید انتخابتان کنید. علاقه صادقانه خود را به دیگران نشان دهید. از کلمه شما بیشتر از کلمه من استفاده کنید. بااشتیاق به دیگران گوش کنید و جنبه های مثبت شان را به آنها گوشزد کنید.

30. به افراد هدایایی دهید که دوست دارند. هدایایی نخرید که برای خود شما مهم است و یا دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد.

31. پیوسته خود را به چالش بکشید. متوسط نباشید. به معلومات گذشته خود اکتفا نکنید. مدام در حال پیشرفت باشید و در مواجه با فرصت ها و نحوه استفاده از آنها خلاقیت داشته باشید.

32. ساده زیستی پیشه کنید. زیرا باعث میشود شما تحت فشار،عجول، به هم ریخته و یا گیج و سردرگم نباشید. به خودتان زمان و مکانی برای تمرکز بدهید.

33. قدرت فوق العاده زمان حال را بپذیرید. هیچ چیز ارزشمندتر از این لحظه نیست. آن را به بهترین لحظه ممکن تبدیل کنید.

34. برخلاف جریان آب شنا نکنید. با افراد و موقعیت هایی که نمیتوانید تحت کنترل خود قرار دهید مبارزه نکنید. راه  آسانتر این است که مسیر خود را تغییر دهید.

35. مسیر رشد را طی کنید. در مسیر پیشرفت حرکت کنید و گوش به زنگ فرصت های رشد و تغییر باشید.

36. بپذیرید که شما برای همه جذاب نخواهید بود. هر چه شما رشد کنید و جذاب تر شوید افراد کم تری جذب شما میشوند. امااین تعداد کمتر، گروه شگفت انگیزی خواهند بود.
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:35  توسط خودم  | 
تو زهرایی و حق سوره کوثر فرستاده برایت
نه کوثر،که فرود آمده قران به تعریف تو و مدح و ثنایت
و فرموده پیمبر به تو،جانم به فدایت
علی خلق شده تا بشود یار برایت
بود حضرت مریم یکی از خادمه هایت
تویی آنکه بود سرمه حوا غبار کف پایت
تویی آنکه به او ناز کند ذات خداوند
زمانی که به تسبیح بلند است صدایت
تو زهرایی عالم همه در تاب وتب توست
سخن های خدا چشمه جاری لب توست
و آن حرف قشنگی که خدا خلق نموده است ، لقب توست
علی شیفته عشق و مرام وادب توست
کرم عادت هر صبح و شب توست
تو زهرایی ونامت روی جانم ،نقش نگین است
و عالم همه در سایه آن چادر تو خانه نشین است
که هر رشته از آن چادر تو حبل متین است
تودر اوجی ودستور خداوند چنین است
ودامان تومهد همه خوبان زمین است
و فرزند تو ارباب سماوات زمین است
......................................
فرارسیدن دهه فاطمیه وایام شهادت حضرت فاطمه (س) را به تمام شیعیان ودوستداران آن حضرت تسلیت
عرض می کنم...
+ نوشته شده در  یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 13:28  توسط خودم  | 
من بچه شاه عبدالعظیم هستم و درخانه‌ای به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام كه درهر سوراخش كه سر می‌كردی به یك خانواده دیگر نیز برمی‌خوردی.

اینجانب - اكنون چهل و شش سال تمام دارم. درست سی و چهار سال پیش یعنی، درسال 1336 شمسی مطابق با 1956 میلادی در كلاس ششم ابتدائی نظام قدیم مشغول درس خواندن بودم. در آن سال انگلیس و فرانسه به كمك اسرائیل شتافته و به مصر حمله كردند و بنده هم به عنوان یك پسر بچه 12-13 ساله تحت تأثیر تبلیغات آن روز كشورهای عربی یك روزی روی تخته سیاه نوشتم: خلیج عقبه از آن ملت عرب است. وقتی زنگ كلاس را زدند و همه ما بچه‌ها سر جایمان نشستیم اتفاقاً آقای مدیرمان آمد تا سری هم به كلاس ما بزند. وقتی این جمله را روی تخته سیاه دید پرسید:« این را كه نوشته؟» صدا از كسی درنیامد من هم ساكت ، اما با حالتی پریشان سر جایم نشسته بودم.


ناگهان یكی از بچه‌ها بلند شد و گفت:« آقا اجازه؟ آقا، بگیم؟ این جمله را فلانی نوشته و اسم مرا به آقای مدیر گفت. آقای مدیر هم كلی سر و صدا كرد و خلاصه اینكه: «چرا وارد معقولات شدی؟» و در آخر گفت:« بیا دم در دفتر تا پرونده‌ات را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.» البته وساطت یكی از معلمین، كار را درست كرد و من فهمیدم كه نباید وارد معقولات شد.


بعدها هم كه در عالم نوجوانی و جوانی، گهگاه حرفهای گنده گنده و سؤالات قلمبه سلمبه می‌كردیم معمولاً‌ به زبان‌های مختلف حالیمان می كردند كه وارد معقولات نباید بشویم. مثلاً‌ یادم است كه در حدود سال‌های45-50 با یكی از دوستان به منزل یك نقاش‌كه همه‌اش از انار نقاشی می‌كشید، رفتیم. می‌گفتند از مریدهای عنقا است و درویش است. وقتی درباره عنقا و نقش انار سؤال می‌كردیم با یك حالت خاصی به ما می‌فهماند كه به این زودی و راحتی نمی‌شود وارد معقولات شد. تصور نكنید كه من با زندگی به سبك و سیاق متظاهران به روشنفكری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یكی از دانشكده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی كه نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و كتاب «انسان تك ساختی» هربرت ماركوز را -بی‌آنكه آن زمان خوانده باشم‌اش- طوری دست گرفته‌ام كه دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه كتاب هایی می‌خواند، معلوم است كه خیلی می‌فهمد.»... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی كشانده است كه ناچارشده‌ام رودربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران كنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم كه«تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این متاعی است كه هركس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.


و حالا از یك راه طی شده با شما حرف می‌زنم. دارای فوق لیسانس معماری از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران هستم. اما كاری را كه اكنون انجام می دهم نباید با تحصیلاتم مربوط دانست. حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است. بنده با یقین كامل می‌گویم كه تخصص حقیقی درسایه تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگر چه با سینما آشنایی داشتم. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است. اگر چه چیزی – اعم از کتاب یا مقاله – به چاپ نرسانده‌ام. با شروع انقلاب حقیر تمام نوشته‌های خویش را اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های كوتاه، اشعار و .... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم كه دیگر چیزی كه «حدیث نفس» باشد ننویسم و دیگر از خودم سخنی به میان نیاوردم. هنر امروز متأسفانه حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان هستند. به فرموده خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی«رحمه‌الله علیه»


تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
سعی كردم كه خودم را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد و خدا را شكر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آنچه كه انسان می نویسد همیشه تراوشات درونی خود او است- همه هنرها اینچنین‌اند كسی هم كه فیلم می‌سازد اثر تراوشات درونی خود اوست- اما اگر انسان خود را در خدا فانی كند آنگاه این خداست كه در آثار ما جلوه‌گر می‌شود. حقیر اینچنین ادعائی ندارم اما سعی‌ام بر این بوده است.


با شروع كار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم كه برای خدا بیل بزنیم. بعدها ضرورت‌های موجود رفته رفته ما را به فیلمسازی برای جهاد سازندگی كشاند. در سال 59 به عنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه جهاد سازندگی كه پیش از ما بوسیله كاركنان خود سازمان صدا وسیما تأسیس شده بود، مشغول به كار شدیم. یكی از دوستان ما در آن زمان «حسین هاشمی» بود كه فوق لیسانس سینما داشت و همان روزها از كانادا آمده بود. او نیز به همراه ما به روستاها آمده بود تا بیل بزند. تقدیر این بود كه بیل را كنار بگذاریم و دوربین برداریم. بعدها «حسین هاشمی» با آغاز تجاوزات مرزی رژیم بعث به جبهه رفت و در روز اول جنگ در قصر شیرین اسیر شد – به همراه یکی از برادران جهاد بنام «محمد رضا صراطی» – ما با چند تن از برادران دیگر، كار را تا امروز ادامه دادیم. حقیر هیچ كاری را مستقلا˝ انجام نداده‌ام كه بتوانم نام ببرم. در همه فیلمهایی كه در گروه جهاد سازندگی ساخته شده است سهم كوچكی نیز – اگر خدا قبول كند – به این حقیر می‌رسد و اگر خدا قبول نكند كه هیچ.


به هر تقدیر، من فعالیت تجاری نداشته‌ام. آرشیتكت هستم! از سال 58 و 59 تاكنون بیش از یكصد فیلم ساخته ام كه بعضی عناوین آنها را ذكر می كنم: مجموعه«خان گزیده‌ها»، مجموعه «شش روز در تركمن صحرا»، «فتح خون»، مجموعه«حقیقت»، «گمگشتگان دیار فراموشی(بشاگرد)»، مجموعه «روایت فتح» - نزدیك به هفتاد قسمت- و در چهارده قسمت اول از مجموعه «سراب» نیز مشاور هنری و سرپرست مونتاژ بوده‌ام. یك ترم نیز در دانشكده سینما تدریس كرده‌ام كه چون مفاد مورد نظر من برای تدریس با طرح درس‌های دانشگاه همخوانی نداشت از ادامه تدریس در دانشگاه صرف نظر كردم. مجموعه مباحثی را كه برای تدریس فراهم كرده بودم با بسط و شرح و تفسیر بیشتر در كتابی به نام «آینه جادو» - بالخصوص در مقاله‌ای با عنوان تأملاتی درباره‌ سینما كه نخستین بار در فصلنامه سینمایی فارابی به چاپ رسید – در انتشارات برگ به چاپ رسانده‌ام.

منبع خبرآنلاین

+ نوشته شده در  یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 13:25  توسط خودم  | 

 

توناب ترین شعر خدائی ماد ر

تفسیر تمام عشقهایی مادر

از پاکترین عاطفه ها لبریزی

سرچشمه خوبی و صفائی مادر

وقتی همه وا  ها قریبانه شوند

تنها تو کلام اشنایی مادر

باید که بهشت زی پایت باشد

زیرا که بهشت را سرائی مادر

اغازگر کلام هر گفتاری

بر دفتر مهرانتهایی مادر

اکنون کهجهان ز رنگها مینالد

الحق که رفیق بی ریایی مادر

روحد شاد

فرزندت حاج محسن

+ نوشته شده در  یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 11:52  توسط خودم  | 
 20 فروردین ماه سال 1385 خبر دستیابی ایران به فن آوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز اعلام شد.

در پی این خبر با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پاس قدردانی از تلاش های افتخار آمیز دانشمندان جوان ایران اسلامی، بیستم فروردین ماه، مقارن با تکمیل چرخه سوخت هسته ای در تقویم رسمی ایرانیان روز ملی فن آوری هسته ای نام گرفت.
فناوری هسته ای

این فن آوری در برگیرنده بسیاری از علوم مهندسی و پایه است و در حال حاضر منحصراً در اختیار تعداد کمی از کشورهای جهان است. اهمیت کسب این فن آوری موجب جهش علمی و در همه زمینه های علمی و صنعتی در کشورمان شده است.

جمهوری اسلامی ایران در یک سال گذشته و پس از رفع تعلیق دو سال و نیمه فعالیت های هسته ای مرتبط با چرخه سوخت تا کنون دو زنجیره 164 تایی از دستگاه های سانتریفیوژ را نصب و راه اندازی نموده و در حال تکمیل زنجیره 3000 تایی سانتریفیوژ برای رسیدن بر تولید نیمه صنعتی سوخت هسته ای نیروگاه در سایت نطنز است.

این موفقیت بزرگ در فن آوری هسته ای بیش از هر چیز مرهون تصمیمات و سیاستهای مدبرانه و دوراندیشانه ای بوده است که توسط مسئولان عالی رتبه نظام در رفع تعلیق از تأسیسات هسته ای کشورمان صورت گرفته است و نشان داد که پایداری، مقاومت در مقابل خواسته نامشروع دیگران، خودباوری و اعتماد نیروهای خلاق کشور می تواند قله های دانش پیشرفته هسته ای در حداقل زمان ممکن فتح شود.

نگاهی به گذشته

از سالهای پایانی دهه1950میلادی موج نگرانی از کاهش و پایان ذخایر سوخت‌های فسیلی برای تامین انرژی در جهان، سبب شد کشورهای زیادی به کاروان پرشتاب جویندگان فناوری اتمی بپیوندند.

کشو ر ما نیز که در آن زمان، یعنی حکومت پهلوی به‌عنوان ژاندارم منطقه‌ای آمریکا عمل می‌کرد ، در جمع کشورهایی قرار داشت که ذخیره منابع نفتی رو به پایان داشتند.

بنابراین برای دستیابی به این سوخت جدید تلاش کرد ، و کشورهای غربی، ایران را به ‌عنوان نخستین اولویت برخورداری از انرژی اتمی در منطقه خاورمیانه اعلام کردند و در کوتاهترین مدت، نخستین پروژه عملیاتی فناوری هسته‌ای در بوشهر توسط کارشناسان آلمانی با پشتیبانی آمریکا کلید خورد.

نخستین کشوری که ایران را به دستیابی به فناوری هسته‌ای ترغیب و این تکنولوژی را به ایران منتقل کرد (ایالات متحده آمریکا)، نخستین مخالف امروزی ایران در تحقق فعالیتهای هسته‌ایش، بود.

همان حمایت‌های آشکاری که ایران در سال 1958، به عضویت آژانس بین‌ المللی انرژی اتمی (I.A.E.A) درآمد و ایران در سال 1968، پیمان عدم تکثیر سلاح‌های هسته‌ای (N.P.T) را پذیرفت و در سال 1970، آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند.

بعد از آن در سال 1974 میلادی، شرکت زیمنس آلمان، بر اساس قراردادی با دولت وقت ایران، ساخت دو راکتور هسته ای 1200 مگاواتی آب سبک را در بوشهر، بندری در جنوب ایران آغاز کرد و کارشناس آلمانی به همراه کارشناسان ایرانی در احداث این نیروگاه که در آن زمان یکی از بزرگترین نیروگاههای اتمی جهان به شمار می رفت، شرکت داشتند.

ایران یک قرارداد چرخه سوخت هسته‌ای 10 ساله قابل تمدید با آمریکا در سال 1974، آلمان غربی در سال 1976 و فرانسه 1977در سال منعقد نمود و کشورهای غربی در این دوره برای ارائه چرخه سوخت هسته‌ای از جمله غنی سازی به ایران با یکدیگر رقابت می‌کردند همان کشورهای که امروزه مخالف دستیابی به برنامه های هسته ای هستند .
فناوری هسته ای

انقلاب اسلامی و هزاران افتخار یرای ایران زمین

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 57 اگرچه آمریکا در ایران پایگاه خود را از دست داد اما دخالت‌ها و توطئه‌های این کشور پایان نداشت.

تلاش آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری هسته‌ای با توجیه برخورداری از منابع نفتی و گازی در حالی ادامه دارد که چهار دهه پیش ایران اولویت یک در خاورمیانه برای استفاده از این فناوری معرفی شده بود و آلمان نیز نیروگاه بوشهر را تقریبا به نیمه رساند.

توطئه‌های آمریکا علیه ایران تا آنجا ادامه یافت که در 20 فروردین 1359 دولتمردان این کشور، رابطه سیاسی خود را با ایران قطع و دست به توطئه‌های نافرجامی علیه انقلاب اسلامی از جمله حمله نظامی به طبس، کودتای نوژه، جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی زدند.

و آمریکا با توجه به نفوذ خود در رسانه ها جهانی همیشه ایران متهم کرده که در فکر ساخت سلاح های کشتارجمعی است اما همگان می دانند این آمریکایی ها بوده اند که دشمنان ایران را به اینگونه سلاح ها تجهیز و آنان را در به کاربردن آن علیه ایران تحریک کردند.

در خصوص مخالفت های آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل و برخی کشورهای غربی با فعالیت های هسته ای کارشناسان بر این عقیده اند که آمریکا در این زمینه برخورد دوگانه و تبعیض آمیز دارد، و کشورهای غربی دارای انرژی هسته ای، دانش مربوط به غنی سازی اورانیوم را در انحصار خود قرار داده و از دسترسی کشورهای جهان سوم به این فن آوری جلوگیری می کنند و در عین حال همچنان به سکوت حمایت آمیز خود از توسعه زرادخانه اتمی اسراییل ادامه می‌دهند.

با تمام مشکلات و موانع اکنون ایران در حالی وارد سومین سالروز ملی فناوری هسته‌ای خود می‌شود که مطابق قوانین بین‌المللی و پادمان‌های جهانی در این زمینه، عمل کرده است بازرسی آزادانه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دوربین‌ها، تمامی دال بر این ادعاست.
فناوری هسته ای

اکنون با دستیابی ایران به دانش هسته ای صلح آمیز به هدف تامین انرژی همه جهان به این باور رسیده اند که امروزه با تمامی موانعی که در راه رسیدن ایران وجود دارد دستیابی به انرژی هسته ای کاری بزرگ تر از ملی شدن نفت است.

دولت و مردم ایران تمامی تلاش را دارند تا ذره ای از حق خود برای دستیابی به انرژی هسته ای کوتاه نیایند چرا که به گفته رهبرشان انرژی هسته ای را یک نیاز و ضرورت و جزیی از پیشرفت علمی ایران می دانند.

باید گفت که برای خود دشمنان نیز مسلم است که ایران بعنوان یکی از امضاءکنندگان پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای یا معاهده "ان پی تی" و طبق مفاد همین پیمان، به عنوان یک کشور عضو، از حق غنی سازی اورانیوم و تولید چرخه سوخت هسته ای برای مقاصد صلح آمیز برخوردار است.

دانشمندان جوان ایران زمین ثابت کردند که ایرانی می تواند و با هوش و ذکاوت بالای خود باردیگر گامی بلند در عرصه های علمی و فناوری برداشته و دانش هسته ای را برای ایران و ایرانی بومی کند و کشور سربلند مان اکنون آمادگی انتقال این دانش صلح آمیز را به کشورهای ازاده سراسر جهان دارد.

 نمونه پیشرفت های اخیر در این عرصه

تولید رادیو داروها

داروهای نشاندار رادیواکتیو که به بیمار تزریق یا خورانده می‌شوند، به رادیو داروها معروف هستند. با توجه به اهمیت این نوع داروها در درمان برخی بیماریها سازمان انرژی اتمی ایران توانست به تولید انبوه رادیو داروی مولیبدن 99 - تکنسیم M 99 در کشور و خودکفایی در این زمینه دست یابد. این ماده دارویی که در تشخیص بسیاری از بیماری ها از جمله بیماری هایی که نیاز به اسکن از ماهیچه های قلبی، مغز استخوان، غدد بزاقی، تیروئید، پاراتیروئید، شش ها، کبد، کلیه و ... دارند در تمام مراحل توسط متخصصان و فارغ التحصیلان دانشگاه های داخلی تهیه و تولید شد.

ماده مولیبدن 99 - تکنسیم M 99  در حال حاضر تنها در چند کشور از جمله بلژیک، کانادا، آفریقای جنوبی، هلند، انگلیس، چین و هند تولید می شود و ایران جز معدود کشورهای تولید کننده این رادیو داور است.

تولید کیک زرد
کیک زرد

تولید کیک زرد از دیگر دستاوردهای محققان کشور بوده است. کیک زرد یا Yellowcake که به نام اورانیا (Urania) هم شناخته می‌شود در واقع خاک معدنی اورانیوم است که پس از گذراندن مراحل تصفیه و پردازشهای لازم از سنگ معدنی آن تهیه می‌شود. تهیه این ماده به منزله رسیدن به بخش میانی مراحل مختلف تصفیه سنگ معدن اورانیوم است. کیک زرد به طور معمول با آسیاب کردن و پردازشهای شیمیایی بر روی سنگ معدن اورانیوم، پودر زبر و زردرنگی به دست می‌آید که قابلیت حل شدن در آب را ندارد. کیک زرد عموما برای تهیه سوخت رآکتورهای هسته ای به کار برده می‌شود. در واقع این ماده پس از پردازش به UO2 تبدیل و برای استفاده در میله های سوختی به کار می رود.

در حال حاضر در پروژه ساغند یزد اورانیوم از اعماق 350 متری استخراج و به کیک زرد تبدیل و به عنوان خوراک اصلی غنی سازی نطنز استفاده می شود. به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی تاکنون 110 تن UF6 در تاسیسات اصفهان تولید شده و جمهوری اسلامی ایران جزو 8 کشور اول جهان در دارا بودن تاسیسات فراوری اورانیوم به عنوان یک مجموعه کامل است.

موفقیت در زمینه کشاورزی هسته ای

محققان کشور با استفاده از فناوری هسته ای موفق به تولید ارقام اصلاح شده گونه های گیاهی چون گندم مقاوم به خوابیدگی در مناطق شور چون گرمسار، ورامین، طبس، یزد، قم و اشتهارد، جو اصلاح شده متحمل به سرما برای کشت در مناطق سرد، پنبه اصلاح شده دارای مقاومت نسبی به بیماری قارچی و "رتیسیلیوز" و بهبود خواص کیفی، ایجاد تیپ های مختلف زودرس و بی دانه نارنگی شدند.

القای موتاسیون توسط اشعه گاما در پرتو دهی پرتقال تامسون "ناول" به منظور ایجاد ژنوتیپ ها با صفات برتر، مطالعه اثر سطوح مختلف گوگرد و مایع تلقیح باکتری های ریزبیوم و تیوباسیلوس بر عملکرد تثبیت ازت، جذب برخی عناصر غذایی ارقام سویا به روشهای ایزوتوپی، تاثیر شدت های پرتو دهی گاما در زمانهای مختلف پس از برداشت بر انبارهای توده ای پیاز، تهیه و تولید موتانت های مقاوم به آنتی یوتیک باکتریهای آنتا گونیت برای استفاده در مطالعات مزرعه ای، بررسی تاثیر منابع مختلف کود نیتروژنه و تعداد تقسیط بر عملکرد کمی و کیفی کلزا با استفاده از نیتروژن 15 هسته ای و بررسی سازگاری و مقایسه عملکرد لاینهای موتانت ها و ارقام پیشرفته سویا، افزایش زمان نگهداری سیب و سیر با استفاده از روش پرتو دهی و ارزیابی کمی و کیفی موتانت های زود رس از دیگر موفقیتهای کشور در زمینه کشاورزی هسته ای به شمار می رود.

دستیابی به دانش فنی ساخت محفظه شتابگرها

همچنین در ادامه تحقیقات مبتنی بر فناوری هسته ای، دانشمندان پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای خبر از طراحی و ساخت شتابگر خطی دادند.  دستیابی به دانش فنی ساخت این دستگاه نوید تازه ای برای صنایع (پلیمر- سترون کردن) و پزشکی خواهد بود.

آغاز تحقیقات پژوهشگران در زمینه گداخت هسته ای

از دیرباز آرزوی بشر دستیابی به منبعی از انرژی بوده که علاوه بر آنکه بتواند مدت مدیدی از آن استفاده کند، تولید پسماندهای خطرناک نیز در پی نداشته باشد. اکنون در هزاره سوم میلادی این آرزوی به ظاهر دست نیافتنی کم کم به واقعیت می‌پیوندد.

اکنون بشر خود را آماده می‌کند تا با ساخت اولین رآکتور گرما هسته ای (همجوشی هسته ای) آرزوی نیاکان خود را تحقق بخشد. سوختی پاک و ارزان به نام هیدروژن با انرژی تولیدی سرشار و پسماندی بسیار پاک به نام هلیوم.

در این زمینه سازمان انرژی اتمی کشور تحقیقاتی را آغاز کرده است که در زمان مناسب گزارش کاملی از آن ارائه خواهد شد.

+ نوشته شده در  یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 10:36  توسط خودم  | 
 
همه ساله روز 19 فروردین(7 آوریل) به عنوان روز جهانی بهداشت در کشور های مختلف جهان گرامی داشته می شود .

در چنین روزی در سال 1948 میلادی در نیویورک   ، نخستین اساسنامه ی کنفرانس بین المللی بهداشت از سوی سازمان بهداشت جهانی تدوین گردید . همچنین در ژوئن همان سال نخستین مجمع عمومی سازمان بهداشت جهانی در ژنو با حضور نمایندگان بیش از شصت و یک کشور جهان تشکیل شد . از آن سال به بعد همه ساله چنین روزی به عنوان روز جهانی بهداشت در  کشورهای مختلف گرامی داشته می شود .

در جمهوری اسلامی ایران  امر بهداشت همواره  به عنوان یکی از مباحث مبنایی در مباحث توسعه مندی کشور مد نظر بوده است چنانکه فصل بیست و پنجم  قانون" بر نامه ی سوم توسعه ی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور " به  بهداشت و درمان  اختصاص داده شده است :


ماده ی 192

الف ـ به ‌منظور افزایش کارایی و توسعه ی خدمات بهداشتی درمانی در کشور و ایجاد تسهیلات جهت دسترسی آحاد مردم به این خدمات و تعیین حدود تصدی بخش دولتی و غیر دولتی اقدامات زیر انجام خواهد شد:

1- کلیه ی خدمات بهداشتی اعم از شهری و روستایی به صورت رایگان توسط دولت ارائه می ‌گردد.

2-  خدمات درمان سرپایی روستاییان در واحدهای موجود توسط دولت ارائه می ‌شود. توسعه ی مراکز درمان روستایی در مناطقی که امکان سرمایه ‌گذاری بخش خصوصی و تعاونی وجود ندارد توسط دولت انجام می‌ شود.

3- درمان سرپایی شهری در مراکز بهداشت و درمان شهری موجود به عهده ی دولت است لکن توسعه ی آن با مشارکت بخش خصوصی و تعاونی خواهد بود. توسعه ی فعالیت های بخش دولتی منحصر به مناطقی خواهد بود که جاذبه ‌ای برای بخش خصوصی وجود ندارد.

4-  ضمن استمرار تصدی دولت در درمان بستری برای مناطق توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته و شهرهای کوچک (کمتر از یک صد هزار نفر جمعیت) و تأمین تخت های آموزشی متناسب با تعداد دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی، توسعه ی مراکز درمان بستری در شهرهای بزرگ (بیشتر از یک صد هزار نفر جمعیت) بر عهده ی بخش غیر دولتی خواهد بود.

همچنین در شهرهای بزرگ جهت واگذاری امکانات درمان بستری موجود و ایجاد مراکز درمان بستری جدید برای بخش غیر دولتی با اولویت تعاونی‌های گروه پزشکی تسهیلات لازم ایجاد خواهد شد.

5-  سازمان بهزیستی کشورمکلف است در جهت سامان دهی و توانبخشی بیماران روانی مزمن و سالمندان، در سال اول برنامه ی سوم نسبت به تهیه، تدوین و اجرای طرح سامان دهی بیماران یاد شده اقدام نماید. آیین‌نامه ی اجرایی بند فوق با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان برنامه و بودجه تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.

در جمهوری اسلامی ایران  امر بهداشت همواره  به عنوان یکی از مباحث مبنایی در مباحث توسعه مندی کشور مد نظر بوده است چنانکه فصل بیست و پنجم  قانون" بر نامه ی سوم توسعه ی اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور " به  بهداشت و درمان  اختصاص داده شده است.

ب ـ به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجازه داده می‌ شود در جهت ارتقای کارایی و مشارکت کارکنان و مردم در مورد امکانات بهداشتی و درمانی و دارویی و توانبخشی خود با رعایت موارد مذکور در بند (الف) این ماده اقدامات زیر را انجام دهد:

1- خرید خدمات تعریف شده از کارکنان خود طبق تعرفه‌های مصوب (نظام کارمزدی به جای روزمزدی) و همچنین از بخش غیر دولتی.

2- پرداخت بخشی از درآمدهای حاصل از ارائه ی خدمات به کارکنان در واحدهای تحت تصدی دولت به صورت کارانه برای افزایش کارایی آنان.

اعتبار لازم برای اجرای بند (ب) این ماده در لایحه ی بودجه ی سالانه منظور خواهد شد. درآمدهای حاصله در هر استان در قالب بودجه‌های سالانه صرف توسعه ی کمی و کیفی خدمات بهداشتی و درمانی همان استان می ‌گردد.

آیین ‌نامه‌های اجرایی این ماده شامل تعیین وضعیت کارکنان شاغل، ضوابط و نحوه ی واگذاری، تعریف خدمات قابل واگذاری و نحوه ی قیمت‌ گذاری آنها، روش های پرداخت، نحوه ی هزینه ی درآمدهای حاصله و سایر موارد، مشترکاً توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان برنامه و بودجه حداکثر در مدت شش ماه پس از تصویب این قانون تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.


ماده ی 194

کلیه ی مراکز تولید و توزیع موارد خوراکی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی و همچنین مراکزی که در زمینه‌های فوق خدماتی را ارائه می ‌کنند موظفند ضمن رعایت ضوابط بهداشتی که از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دستگاه های ذیربط اعلام می ‌گردد نسبت به اخذ تأییدیه ی ادواری از افراد حقیقی و یا حقوقی (دولتی و یا غیر دولتی) که صلاحیت آنها حسب مورد از طرف دستگاه های سابق‌الذکر برای مدت معین تأیید شده است اقدام کنند.

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دستگاه های ذیربط موظفند حسب مورد بر خدمات افراد حقیقی و یا حقوقی تأیید صلاحیت شده به صورت مستمر نظارت و در صورت مشاهده ی تخلف ضمن رد صلاحیت آنها موضوع را به مراجع قانونی ارجاع نمایند.

آیین نامه ی این ماده مشتمل بر تعیین واحدهای تولیدی، توزیعی و خدماتی مشمول این ماده، تعیین مقاطع زمانی اخذ تأییدیه ی بهداشتی برای هر یک از مراکز مربوطه، تعیین تعرفه‌ها، نحوه ی برخورد با متخلفان اعم از اخذ جرایم و معرفی به دادگاه، ضوابط تعیین صلاحیت اشخاص حقیقی و حقوقی نظارت کننده و سایر موارد، حداکثر طی مدت شش ماه پس از تصویب این قانون توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با همکاری دستگاه های ذیربط تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.


ماده ی 197

به ‌منظور نهادینه کردن امنیت غذا (دسترسی همه ی افراد جامعه به

غذای کافی و سالم) و بهبود تغذیه ی مردم و کاهش بیماری های حاصل از سوء تغذیه و ارتقای سلامت جامعه، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی موظف است حداکثر طی مدت یک سال نسبت به تعیین سبد غذایی مطلوب اقدام کند و برای تحقق آن دستگاه های ذیربط باید اقدامات ذیل را به‌عمل آورند.

الف ـ وزارت خانه‌های فرهنگی و آموزشی و همچنین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران موظفند نسبت به ارتقای فرهنگ و آگاهی های تغذیه ‌ای و ارائه ی آمـوزش های لازم به منظور ترویج سبد مطلوب غذایی به عموم مردم اقدام کنند.

ب - شورای اقتصاد در توزیع منابع اعتباری یارانه‌ها در مورد مواد غذایی پس از کسب نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی زمینه ی اجرای سبد مطلوب غذایی را فراهم خواهد کرد.

ج - به ‌منظور رفع سوء تغذیه ی خانوارهای کم ‌درآمد، یارانه ی کالاهای اساسی اعطایی به نیازمندان، روستاییان و ساکنین مناطق کمتر توسعه یافته نسبت به سایرین افزایش می ‌یابد.

د ـ به ‌منظور ارتقای سطح سلامتی مردم، مؤسسه ی استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران موظف است حداکثر تا پایان برنامه ی سوم استانداردهای ایمنی مواد غذایی را تکمیل و جهت اعمال نظارت بر کیفیت تولید و عرضه ی مواد غذایی به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر ذیربط اعلام کند.

هـ ـ ساختار و تشکیلات مناسب امنیت غذا و تغذیه در سطوح ملی و استانی طی مدت شش ماه از تصویب این قانون توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تهیه و پس از تأیید سازمان های امور اداری و استخدامی و برنامه و بودجه به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
+ نوشته شده در  یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۱ساعت 10:34  توسط خودم  | 
در 25 ذيقعده 1353 هجري قمري در خانواده اي اهل علم و تقوا، در شهر كاظمين، فرزندي به دنيا آمد كه نامش را محمدباقر گذاشتند

پدر ايشان مرحوم «سيدحيدرصدر» از نوابغ و شخصيت هاي برجسته ي شيعه در عصر خود به شمار مي رفت. جدّ ايشان پس از ارتحال آيت الله شيرازي در عراق به مرجعيت عام رسيد. او از علماي زمان خود و در تقوا بي نظير بود. مادر گرامي اش دختر عبدالحسين آل ياسين از رجال مذهبي عراق و بانويي پرهيزگار بود. هنوز چند سالي از اين تولد مبارك نگذشته بود، كه سيد محمدباقر صدر از نعمت وجود پدر محروم شد و سرپرستي وي بر عهده ي برادر بزرگوارش مرحوم حجت الاسلام اسماعيل صدر و مادر بزرگوارش قرار گرفت. در نوجواني همراه برادرش عازم نجف اشرف شد. در يازده سالگي پس از آموختن منطق، به نقد كتب منطق گذشتگان پرداخت و سپس علم اصول را در محضر برادرش ياد گرفت و نقطه نظرات تازه اي در اين زمينه عرضه كرد.

اوايل دهه ي دوم عمرش بود كه بسرعت دروس سطح را با موفقيت پشت سرنهاد و در اواخر همين دهه به درجه ي اجتهاد مطلق نائل گرديد. حضور در درس خارج علامه ي بزرگ «آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم آل ياسين» دايي بزرگوارش عرصه ي ظهور استعدادها و نبوغ اين شخصيت عالي قدر بود و به همين سبب علامه ي بزرگ در محفل درسي خود كه فضلا و علماي حوزه در آن شركت مي جستند، بعضاً به پاره اي از نظرات آيت الله صدر استناد مي كرد.

ايشان از محضر اساتيدي چون آيات عظام سيد محسن حكيم، سيد محمد روحاني، شيخ صدرا بادكوبه اي ، مرحوم محقق شيخ حسين حلي و سيد ابوالقاسم خويي در فراگيري علوم، بهره هاي فراوان برد و توشه هاي بسيار اندوخت.

در سال 1370 هجري قمري به درخواست آيت الله رميثي حاشيه نويسي علمي و اجتهادي را آغاز كرد و اين نوشته ها در حوزه هاي علميه يكي از منابع مهّم مورد استفاده مي باشد. در همان سال به تحرير كتاب غاية الفكر در علم اصول پرداخت و در اين راه تا جايي پيش رفت كه در سال 1373 هجري قمري از حضور در درس منع و در اصطلاح مستغني از استاد شد و سرانجام پس از 18 سال تحصيل، به سال 1378 هجري قمري، به تدريس علم اصول فقه خارج مشغول شد و دوره اول آن را در سال 1391 هجري قمري به پايان رساند.

آيت الله سيد محمد باقر صدر، درس خارج فقه را بر پايه ي متن عروة الوثقي عرضه كرد و با توجه به اين كه اين علوم را با سبكي نو و با تحقيقات انجام يافته ي لازم مطرح مي كرد، مجلس درسش رونقي شايسته يافت و مورد استقبال عموم اهل حوزه قرار گرفت.
تأليفات بسيار ارزشمند ايشان در علوم و زمينه هاي مختلف از جمله اقتصاد، فلسفه، تاريخ، بانكداري و ... حكايت از تبحر و نبوغ وي در علوم گوناگون دارد و فتاوي وي كه با درخواست بسياري از سازمان ها و كنگره هاي اسلامي در كتابي با عنوان « فتاوي الواضحه» منتشر شد با استقبال بي شائبه اي رو به رو گرديد و در مدت كوتاهي چندين بار تجديد چاپ شد.

آيت الله صدر، در حوزه سيستم آموزشي جديدي را بنيان نهاد و با ارائه طرحي در زمينه ي اجتهاد و مرجعيت، ضمن فعال و پويا كردن آن به اصلاح برخي از نارسايي ها پرداخت؛ لذا قسمتي از دروس خارج فقه و اصول خود را به دروس تفسير مبدل ساخت و در خلال آن مفاهيم اصيل اسلامي را در زمينه هاي سياسي و اجتماعي تجزيه و تحليل كرد و هر كدام از شاگردان خود را به تحقيق در يكي از شاخه هاي علوم اسلامي موظف نمود و با تبادل اين علوم در جلسات درس موجبات باروري فكري شاگردان خود را فراهم ساخت.

متأسفانه به سبب فشار و اختناق رژيم بعث عراق كه مانع عمده در مقابل ايشان بود، بعضي از اوقات جلسات پربار درس وي تعطيل مي شد.

رابطه با امام خميني « قدس سره»

روابط آيت الله سيد محمدباقر صدر با امام خميني قدس سره و انقلاب اسلامي براساس زيربناي محكم ولايت استوار بود. ايشان با شروع نهضت اسلامي در ايران در سال 1342 شمسي باموضعگيري قاطع، از امام خميني« قدس سره» حمايت كرد و با تبعيد امام« قدس سره» به نجف اشرف، رابطه ي نزديكي ميان اين دو عالم روحاني برقرار شد. آيت الله صدر به همه توصيه مي كرد كه از محضر درس امام خميني« قدس سره» بهره جويند. ايشان در جريان انقلاب اسلامي از ياران، شاگردان و مريدان خود خواست تا از حمايت انقلاب دريغ نورزند.
در جريان حاكميت حزب بعث در عراق ، ايشان ضمن بر حذر داشتن مردم از عضويت در اين حزب، از آنان خواست تا در جهت مقابله با رژيم فاسد حاكم بر عراق و براندازي اين رژيم گام هاي محكم و سريعتري بردارند تا اين كه بتوانند حكومتي اسلامي را جايگزين آن كنند. در پي پيروزي انقلاب اسلامي ايران در 22 بهمن 1357 آيت الله صدر در پيامي به شاگردان خود اعلام نمود:

«... در اين لحظات پرشكوه كه پيروزي بي نظير و ترديد ناپذير اسلام، به دست ملت مسلمان ايران و به رهبري حضرت امام خميني به منصه ي ظهور رسيده است، بر هر يك از شما واجب شرعي است كه با تمام توان در خدمت انقلاب اسلامي قرار گيريد؛ چرا كه هر كار سازنده جديدي حتي به همكاري ناتوانترين مردم هم نيازمند مي باشد و نيز لازم است اين واقعيت روشن شود كه رهبري امام خميني تجسم عيني آرمان هاي اسلام در ايران امروز است. از اين رو بايد پيرامون آن را گرفت و با اخلاص با چنين رهبري برخورد كرد و به حمايت از اهداف و مصالح آن پرداخت و به ميزاني كه او خود در چنان هدفي ذوب گرديده در شخصيت عظيم او ذوب شد.»

دستگيري

به دنبال فشارهاي زياد رژيم بعث عراق بر آيت الله صدر، امام خميني« قدس سره» با ارسال پيامي به ايشان خواستار حضور وي در سنگر جهاد خويش، كما في السابق، در نجف اشرف شدند و مقاوت را توصيه فرمودند.

شهيد صدر نيز ضمن اعلام تبعيت ازامام« قدس سره» آمادگي خود را در اين راه و پذيرش هر گونه تألمات روحي و جسمي اعلام كرد.

در پي انتشار اين خبر، مردم عراق به منظور همبستگي با معظم له از نقاط مختلف عراق به سوي نجف اشرف عزيمت كردند و پشتيباني خود را از ايشان اعلام داشتند.

رژيم عراق كه از اين حركت، وحشتزده شده بود با حمله به مردم حدود 20 هزار نفر زن و مرد را دستگير و روانه زندان ها كرد. آيت الله صدر به منظور اعلام انزجار از اين حمله ي وحشيانه، روز 16 رجب 1399 هجري قمري را روز اعتصاب عمومي اعلام كرد. در آن روز مردم عراق دست از كار كشيدند و مغازه ها را تعطيل كردند. فرداي آن روز، عوامل رژيم ضمن حمله به منزل آيت الله، ايشان را دستگير كردند و با خود بردند. در پي دستگيري آيت الله صدر، شهيده بزرگ «بنت الهدي صدر» همشيره مكرمه ايشان نقش رهبري را بر عهده گرفت.

با اوج گرفتن اعتراضات، رژيم بعث آيت الله صدر را آزاد كرد و ليكن در منزل خودشان محصور و زنداني نمود و از رفت و آمد مردم به بيت ايشان جلوگيري به عمل آورد.

در تاريخ 19 جمادي الاول 1400 برابر با 16 فروردين 1359 ساعت 3 بعدازظهر، عمال رژيم بعث، مجدداً وي را دستگير و به زندان منتقل كردند. صبح روز بعد نيز با حمله ي ديگري، همشيره ي ايشان، نويسنده معروف «بنت الهدي صدر» را نيز دستگير و به بغداد بردند.

آيت الله صدر در زندان در معرض شديدترين شكنجه ها قرار گرفت و سرانجام نيز به همراه همشيره ي مكرمه اش در روز سه شنبه 19 فروردين 1359 در زندان عراق به شهادت رسيدند. پس از اين كه پيكر مطهر شهيد به بستگانش تحويل شد، آنها جنازه ايشان را غرق به خون با آثار ضرب و جرح بسيار يافتند. ضمناً محاسن ايشان نيز كاملاً سوخته بود.

پيكرهاي پاك ومطهر اين دو شهيد بزرگوار پس از غسل و كفن در جوار مرقد مطهر اميرالمؤمنين علي( عليه السلام) و در مقبره خانوادگي به خاك سپرده شد.

روحشان شاد

آثار شهيد

از شهيد صدر آثار گرانبهايي بر جاي مانده است. از جمله:

1- غاية الفكر في علم الاصول

2- فلسفتنا – فلسفه ي ما (به فارسي ترجمه شده است.)

3- اقتصادنا – اقتصاد ما (به فارسي ترجمه شده است.)

4- ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامي

5- الانسان المعاصر و المشكله الاجتماعيه (به فارسي ترجمه شده است.)

6- البنك الاّربوي في الاسلام.

7- الاسس المنطقيه الاستقراء (به فارسي و انگليسي ترجمه شده است.)

8- بحوث في شرح العروة الوثقي (در چهار بخش)

9- الفتاوي الواضحه (رساله عمليه ي آيت الله )

10- منهاج الصالحين – و التعليقه عليه

11- دروس في علم الاصول

12- مباحث الدليل اللفظي

13- تعارض الادلة الشرعيه

14- بحث حول الولايه (به فارسي و انگليسي ترجمه شده است.)

15- بحث حول المهدي (با عنوان حماسه اي از نور به فارسي ترجمه شده است.)

16- المرسل و الرسول و الرسالة.

17- احكام الحج

18- نظرة عامه في العبادات (به فارسي ترجمه شده است.)

19- لمحة فقيه عن دستور الاسلاميه (به فارسي ترجمه شده است.)

20- الصورة الكاملة الاقتصاد في المجتمع الاسلامي

21- الخطوط التفصيليه عن الاقتصاد المجتمع الاسلامي

22- خلافة الانسان و شهادة الانبياء.

23- منابع القدرة في الدولة الاسلاميه

24- البنك في المجتمع الاسلامي

يادي از مظلومه شهيه «آمنه صدر» (بنت الهدي)
شهيده بنت الهدي صدر در سال 1357 هجري قمري ديده به جهان گشود و پس از 6 ماه، پدر بزرگوارش را از دست داد. وي در يازده سالگي به همراه دو برادرش بزرگوارش آقا سيد اسمعيل و آقا سيد محمدباقر جهت كسب علم به نجف اشرف هجرت كرد و تحصيلات خود را در زمينه ي فقه، علم حديث، اخلاق، تفسير و سيره نزد برادرش دنبال كرد و جهت احياء فرهنگ غني اسلامي به تربيت دختران و زنان مسلمان پرداخت و مدارسي به نام الزهرا را در شهرهاي بغداد و كاظمين تحت نظر گرفت و با تأسيس يك مركز فرهنگي در شهر كاظمين و برگزاري جلسات فكري و مذهبي تهيه مقالات و ايراد سخنراني هاي مختلف در زمينه هاي گوناگون اسلامي به ارشاد پرداخت. از اين شهيده، آثاري از جمله كتب زير به يادگار باقي مانده است:

1- المباحث عن الحقيقة 2- صراع 3- لقاء في المستشفي 4- امرأتان و رجل 5- مذاكرات الحج 6- ليتني كنت اعلم 7- نساء العقيده 8- كلمه و دعوه

پيام امام خميني قدس سره به مناسبت شهادت آيت الله صدر
امام خميني قدس سره به مناسبت شهادت آيت الله سيد محمدباقر صدر و خواهر گرانقدرشان بنت الهدي، دردوم ارديبهشت 1359 شمسي ضمن پيامي فرمودند:

«... شهادت ارثي است كه امثال اين شخصيت هاي عزيز از مواليان خود برده اند و جنايت و ستمكاري نيز ارثي است كه امثال اين جنايتكاران تاريخ از اسلاف ستم پيشه ي خود مي برند. شهادت اين بزرگواران كه عمري را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده اند، به دست اشخاص جنايتكاري كه عمري به خونخواري و ستم پيشگي گذرانده اند، عجيب نيست؛ عجب آن است كه مجاهدان راه حق در بستر بميرند و ستمگران جنايت پيشه، دست خبيث خود را به خون آنان آغشته نكنند. عجيب نيست كه مرحوم صدر و همشيره ي مظلومه اش به شهادت نائل شوند؛ عجيب آن است كه ملت هاي مظلوم و خصوصاً ملت شريف عراق و عشاير دجله و فرات و جوانان غيور دانشگاه ها و ساير جوانان عزيز عراق از كنار اين مصيبت بزرگ كه به اسلام و اهل بيت رسول الله ( صلي الله عليه و اله) وارد مي شود بي تفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند كه مفاخر آنان را يكي پس از ديگري مظلومانه شهيد كنند...»
+ نوشته شده در  شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:10  توسط خودم  | 
دل‌نوشته هاي شهيد آويني
۱- جاذبه خاك، تن را به پايين مي كشد و جاذبه آسمان، روح را به بالا و انسان در حيرت ميان اين دو جاذبه، راه خود را به سوي حق باز مي شناسد. 

۲- نَفَس هاي انسان، گام هايي است كه به سوي مرگ بر مي دارد. حضرت علي عليه السلام سخناني از اين دست كه مالامال از "مرگ آگاهي" باشد، بسيار دارند. مرگ آگاهي، كيفيت حضور اولياي خدا را در دنيا بيان مي دارد. تا آنجا كه هر كه مقرب تر است، مرگ آگاه تر است. و بر اين قياس بايد چنين گفت كه حضور علي عليه السلام در عالم، عين مر گ آگاهي است. مر گ آگاهي يعني آن كه انسان همواره نسبت به اين معنا كه مرگي محتوم را در پيش رو دارد، آگاه باشد و با اين آگاهي، زيست كند و هرگز از آن غفلت نيابد. 

۳- عقل معاش مي گويد كه شب هنگام خفتن است، اما عشق مي گويد كه بيدار باش. در راه خدا بيدار باش تا روح تو چون شعاعي از نور به شمس وجود حق اتصال يابد. عقل معاش مي گويد كه شب هنگام خفتن است اما عقل معاد مي گويد كه همه‌ي چشم ها در ظلمات محشر، در آن هنگامه‌ي فزع اكبر، از هول قيامت گريانند، مگر چشمي كه در راه خدا بيدار مانده و از خوف او گريسته باشد. عقل معاش مي گويد كه شب هنگام خفتن است، اما عشق مي گويد چگونه مي توان خفت، وقتي كه جهان ظلمتكده ي كفرآبادي است كه در آن، احكام حق مورد غفلت است... 
+ نوشته شده در  شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 12:4  توسط خودم  |