م
بی غیرتی...
از همان شبی شروع میشود که...
عروسش...در شب بازارها...
بساطشان را پهن کرده اند!
چوب حراج به جنسشان میزنند!
زیر قیمت مغازه!
مواظب باش!
در بازارهای شب...
بساطت را پهن نکنی!
چوب حراج به جسمت نزنی!
زیر قیمت شرم و حیا!
اینجا جسم فروخته شده...
هرگز پس داده نمیشود
ناموسش!
زنش را...
هفت قلم آرایش کرده...
با لباسی جذاب و برهنه!
در ماشین می نشاند!
در شهر میچرخاندش...
و بوق میزند ...
تا همه بفهمند نسل غیرت منقرض شده است!
+ نوشته شده در  سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ساعت 15:14  توسط خودم  |