۱. نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنانكه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۲. من ذخيره خدا در روي زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم. (تفسير نورالثقلين، ج ۲، ص ۳۹۲)

۳. ملعون است، ملعون است كسي كه نماز مغربش را به تأخير بيندازد، تا زماني كه ستارگان آسمان پديدار شوند. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵)

۴. هيچ چيز مانند نماز بيني شيطان را به خاك نمي‌مالد، پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاك بمال. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)

۵. هر يك از پدرانم بيعت يكي از طاغوت‌هاي زمان به گردنشان بود، ولي من در حالي قيام خواهم كرد كه بيعت هيچ طاغوتي به گردنم نباشد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۶. من آخرين جانشين پيامبر هستم، و به وسيله من است كه خداوند بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي‌سازد. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰)

۷. هر كس در اجراي اوامر خداوند كوشا باشد، خدا نيز وي را در دستيابي به حاجتش ياري مي‌كند. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۳۱)

۸. سنت تخلف‌ناپذير خداوند بر اين است كه حق را به فرجام برساند و باطل را نابود كند، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۳)

۹. براي زود فرارسيدن فرج (و ظهور ما) زياد دعا كنيد، كه آن همان فرج و گشايش شماست. (كمال‌الدين للصدوق، ج ۲، ص ۴۸۵)

۱۰. اگر خواستار رشد و كمال معنوي باشي هدايت مي‌شوي، و اگر طلب كني مي‌يابي. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۳۹)

۱۱. ما در رعايت حال شما كوتاهي نمي‌كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم، كه اگر جز اين بود گرفتاري‌ها به شما روي مي‌آورد و دشمنان شما را ريشه كن مي‌كردند. پس از خدا بترسيد و ما را پشتيباني كنيد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵)

۱۲. و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه كنيد، زيرا كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۱۳. اگر از خداوند (صاحب عزت و جلال) طلب آمرزش كني، خداوند تو را مي‌آمرزد. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۹)

۱۴. همانا خدايتعالي مردم را بيهوده نيافريده و بدون تكليف و جزا رهايشان نكرده است. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص ۱۷۴)

۱۵. خداوندا! وعده‌اي را كه به من داداه‌اي، برآورده كن و امر قيام مرا تمام فرما. قدم‌هايم را ثابت بدار و در سايه قيام من، جهان را پر از عدل و داد كن. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳)

۱۶. شهادت مي‌دهم كه معبودي جز خداي يكتا نيست و ملائكه آسمان و صاحبان علم نيز شهادت مي‌دهند، آن خدايي كه به عدل و داد قيام مي‌كند، نيست خدايي جز او كه مقتدر و حكيم مي‌باشد، و همانا دين نزد خدا اسلام است. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶)

۱۷. ايمان خداوند عزوجل و بندگانش قرابت و خويشاوندي نيست، و هر كس كه مرا انكار كند از من نيست. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص ۱۷۶)

۱۸. شيعيان ما هنگامي به فرجام نيك و زيباي خداوند مي‌رسند كه از گناهاني كه نهي شده‌اند، احتراز نمايند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷)

۱۹. كفايت در كارها و عنايت و سرپرستي در همه امور را تنها از خدايتعالي خواهانم. (بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۱۸۳)

۲۰. قلب‌هاي ما جايگاه مشيت الهي است، پس هرگاه او بخواهد ما هم مي‌خواهيم. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۵۱)

۲۱. اگر نبود كه ما دوستار صلاح شما هستيم و به شما لطف و مرحمت داريم، همانا به شما توجه و التفات نمي‌كرديم. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹)

۲۲. من مهدي هستم، منم قيام گر زمان، منم آنكه زمين را آكنده از عدل مي‌سازد، آنچنان كه از ستم پر شده بود. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲)

۲۳. ستمكاران پنداشتند كه حجت خدا نابود شدني است، در حالي كه اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مي‌شد، شك و ترديد از ميان برداشته مي‌شد. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۴)

۲۴. من صاحب حقم ... علامت ظهورم زياد شدن آشوب‌ها و فتنه‌هاست. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۰)

۲۵. علم و دانش ما به خبرهاي شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نمي‌ماند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵)

۲۶. دين از آن محمد(ص) و عدايت از آن علي اميرالمؤمنين(ع ) است، زيرا عدالت مال اوست و در نسل او مي‌ماند تا روز قيامت. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۶۰)

۲۷. كسي كه نسبت به ما ظلم ورزد، از جمله ستمكاراني است كه مشمول لعنت خدا است، چراكه خدا فرموده است: " آگاه باشيد كه لعنت خدا بر ستمكاران است." (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)

۲۸. سجده شكر از لازم‌ترين و واجب‌ترين مستحبات است. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۶۱)

۲۹. هرگاه خداوند به ما اجازه دهند كه سخن بگوييم، حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و ضعيف شده و از ميان شما خواهد رفت. (بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۱۸۳)

۳۰. زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعيين كنندگان وقت ظهور، دروغگويانند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)

۳۱. از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما واگذاريد، برماست كه شما را از سرچشمه سيراب برگردانيم، چنان كه بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پي كشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد و مقصد خود را با دوستي ما بر اساس راهي كه روشن است به طرف ما قرار دهيد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹)

۳۲. ظهوري نيست مگر به اجازه خداوند متعال، و آن هم پس از زمان طولاني و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۷۸)

۳۳. آگاه باشيد به زودي كساني ادعاي مشاهده مرا خواهند كرد. آگاه باشيد هر كس قبل از "خروج سفياني" و شنيدن صداي آسماني، ادعاي مشاهده مرا كند دروغگو و افترا زننده است حركت و نيرويي جز به خداي بزرگ نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۷۸)

۳۴. اگر شيعيان ما - كه خداوند آن‌ها را به طاعت و بندگي خويش موفق بدارد - در وفاي به عهد و پيمان الهي اتحاد و اتفاق مي‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مي‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمي‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مي‌شدند. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۹۹)

۳۵. فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاي واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از نمازهاي مستحبي، مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۸۷)

۳۶. سجده بر قبر جايز نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۹۰)

۳۷. وجود من براي اهل زمين سبب امان و آسايش است، همچنان كه ستارگان سبب امان اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج ۷۸، ص۳۸۰)

۳۸. زمين خالي از محبت خدا نيست، يا آشكار است و يا نهان. (كمال‌الدين للصدوق، ج ۲، ص ۵۱۱)

۳۹. هرگاه علم و نشانه‌اي پنهان شود، علم ديگري آشكار گردد، و هر زمان كه ستاره‌اي افول كند، ستاره‌اي ديگر طلوع نمايد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۵)

۴۰. بار الها! توفيق بندگي و دوري از گناه و نيت پاك و شناخت حرام را به ما عطا فرما، و با هدايت و استقامت در راهت گراميمان بدار. (المصباح للكفعمي، ص ۲۸۱)
+ نوشته شده در  شنبه هفدهم تیر ۱۳۹۱ساعت 12:9  توسط خودم  |