هشام بن سالم روايت مي نمايد و مي گويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابي جعفر امام باقر (عليه السلام ) بوديم ، پس سخن از رمضان به ميان آورديم .
امام (عليه السلام ) فرمود: نگوييد اين است رمضان و نگوييد رمضان رفت و يا آمد؛ زيرا رمضان نامي از اسمالله است كه نمي رود و نمي آيد كه شي ء زائل و نابود شدني مي رود و مي آيد، بلكه بگوييد ماه رمضان ، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم ، كه اسم، اسم الله مي باشد و ماه رمضان ماهي است كه قرآن در او نازل شده است و خداوند آن را مثل و عيد قرار داده است همچنان كه پروردگار بزرگ عيسي بن مريم (سلام الله عليهما) را براي بني اسرائيل مثل قرار داده است (بحارالانوار، ج 96، ص 376)
از حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام ) روايت شده كه حضرت فرمود: «لاتقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان »
(بحارالانوار، ج 96، ص 377) 
شما به راستي نمي دانيد كه رمضان چيست (و چه فضائلي در او نهفته است ).

¤ واژه رمضان و معناي اصطلاحي آن 
رمضان از مصدر «رمض » به معناي شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل ... معنا شده است ، انتخاب چنين واژه اي به راستي از دقت نظر و لطافت خاصي برخوردار است ؛ چرا كه سخن از گداخته شدن است و شايد به تعبيري دگرگون شدن در زير آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بي امانش ؛ زيرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش مي باشد، عطشي ناشي از آفتاب سوزان يا گرماي شديد روزهاي طولاني تابستان و عطش ديگر حاصل از نفس سركشي كه پيوسته مي گدازد و سوزشش براستي جبران ناپذير است .
در مقايسه اين دو سوزش ، دقيقاً رابطه عكس برقرار است ، بدين مفهوم كه نفس سركش با چشيدن آب تشنه تر مي گردد و هرگز به يك جرعه بسنده نمي كند و پيوسته آدمي را در تلاش خستگي ناپذير جهت ارضاي تمايلات خود وا مي دارد و در همين رابطه است كه مولوي با لطافت هرچه تمامتر اين تشبيه والا را به كار مي گيرد و مي گويد: آب كم جو تشنگي آور به دست 
تا بجوشد آبت از بالا و پست 
تا سقا هم ربهم آيد جواب 
تشنه باشد الله اعلم بالصواب زين طلب بنده به كوي حق رسيد درد مريم را به خرما بن كشيد، اما از سوي ديگر، عطش ناشي از آفتاب سوزان سيري پذير است و قانع كننده .

پيامبر اكرم (ص ): بدبخت واقعي كسي است كه اين ماه را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزيده نشود.

+ نوشته شده در  دوشنبه دوم مرداد ۱۳۹۱ساعت 14:28  توسط خودم  |